سيزده نكته درباره قرآن - صفحه 54

ازدواج و مانند آنهاست. جنگ و جهاد و قصاص و ديات، در اوّل دعوت پيامبر در مكّه، نبود. در روزهاى اوّل اسلام، هر كس كلمه شهادتين مى‏گفت و از دنيا مى‏رفت، آمرزيده بود. پس از آنكه نماز تشريع شد، فقط دو ركعت بود و به تدريج، نمازهاى سه ركعتى و چهار ركعتى تشريع شد. (16: ج 3، ص 273)
به هر حال، اين ترتيب منطقى تدوين قرآن است كه مدّعيان، از اين گونه مطالب، بى خبر بودند. به اين دليل، وجه ترتيب و اتّصالهايى كه مرحوم طبرسى به پيروى از شيخ الطائفه، طوسى، نوشته، قطعىّ‏الصدور نيست. حكايتهايى هم كه وى در مورد وجه نزول نقل كرده است، اعتبار زيادى ندارد.
در اين مورد، دو نكته مهمّ ديگر باقى مى‏ماند:
الف. بيان اين مطلب، بدان معنى نيست كه آداب و سنن مستحبّ در دين اهمّيّت ندارد. همه دستورات الاهى مهم است؛ امّا به طرز «الأهمّ فالأهمّ». مثلاً وقتى قلب بيمارى در خطر سكته باشد، پزشك بايد قلب را درست نگاه دارد؛ نه اينكه ناخنهاى بلند او را كوتاه كند.
ب. با اينكه قرآن به ترتيب نزول، مدوّن نشده، ولى آيات آن، مانند مجموعه‏اى از گوهرها و لؤلؤهاى پراكنده‏اى است كه هر كدام آنها در جاى خود تابش و درخشش دارد؛ مانند گردن‏بندى است كه رشته‏اى از ميان گوهرهايش گذرانده‏اند. اگر چه چينش آن گوهرها به دست گوهرشناس نبوده، ولى هر يك از آيات، به صورت جداگانه، نشان مى‏دهد كه كلام خداست و بشر، نمى‏تواند مانند آن بياورد.

10. قطب الخطاب قرآن، پيغمبر است.

آيات قرآن، يك قطب الخطاب دارد كه مانند خورشيدى، ستاره‏هاى 23 ساله را جمع كرده است. تمام قرآن به او توجّه دارد، دور او مى‏چرخد، با او دوستانه سخن مى‏گويد، گاهى پرده مهرى را به صورت قهر نشان مى‏دهد، گاهى با خود او حرف مى‏زند، گاهى با اطرافيانش سخن مى‏گويد. اين قطب الخطاب كيست؟ توضيحى

صفحه از 75