الانبياء صلى الله عليه و آله وسلم برتر از اينهاست؛ چون خود حضرت موسى و عيسى عليهماالسلام امّت اين پيغمبرند و در برابر معجزه آن حضرت بايد حيران شوند؛ چنانكه در روايت ديديم. در روايت ديگر، آمده است كه امام باقر عليه السلام فرمودند كه تمام پيامبران در معراج، در نماز خود به رسول خاتم صلى الله عليه و آله وسلم اقتدا كردند. (16: ج 8، ص 120؛ 17: ج 10، ص 158. شبيه اين مضمون در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام 17: ج 18، ص 394)
همين نكته را از ديدگاه ديگر نيز مىتوان پى گرفت:
حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله وسلم بر ملائكه نيز پيامبر است. در ضمن ادعيه سرّ آمده است: «يا شارعا لملائكته الدين القيّم، دينا راضيا به منهم لنفسه» (17: ج 92، ص 320) پيامبر آنها حضرت خاتم الانبياء است؛ چنانكه حضرتش بر جنّ نيز پيامبر است. در قرآن آمده است: «قل أوحي إليّ أنّه استمع نفر من الجنّ فقالوا إنّا سمعنا قرآن عجبا يهدي إلى الرشد.» (جنّ (72) / 1) قرآن بالاتر از آن را بيان مىكند: «تبارك الذي نزّل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيرا.» (فرقان (25) / 1) مرجع ضمير در كلمه «ليكون»، يا كلمه «فرقان» است يا كلمه «عبده». به هر حال، اين قرآن يا اين پيغمبر، هشدار دهنده تمام عوالم است؛ چون «عالمين» جمع محلّى به الف و لام است و افاده عموم مىكند؛ عموم زمانى و مكانى و طبقاتى.
ارزش قرآن، تناسبى با مقامات والاى چنين پيامبرى دارد.
3. تجلّى خداوند در قرآن
در حديث آمده است كه امام صادق عليه السلام فرمود: «لقد تجلّى اللّه لخلقه في كلامه و لكن لايبصرون.» (17: ج 92 ص 107؛ 13: ص 372) در حديث ديگر اين مضمون آمده كه كلام خدا ـ كه فعل خداست ـ به كلام بشر ـ كه فعل بشر است ـ شباهت ندارد؛ همان گونه كه خدا، خود به بشر شباهت ندارد. (11: باب الرّد على الثنوية و الزنادقة، ح 5) قرآن جلوه خداست بر «عبد» او؛ بندهاى كه سر تا پا اطاعت و عبوديّت است. لذا كلام، از دو لب پيامبر بيرون مىآيد؛ ولى عينا الفاظ خداست.