نگرشى تطبيقى ـ تحليلى به كافى كلينى و صحيح بخارى - صفحه 67

حديث سدّ ابواب را در فضائل ابوبكر نقل كرده)، حديث مدينة العلم و... كه هر يك از آنها را دهها نفر از صحابه نقل كرده‏اند و در كتب معتبر اهل سنّت ضبط گرديده است. ناگفته نماند كه بخارى حديث «راية» را آورده است كه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله در جنگ خيبر فرمود: «لأعطَيّن الراية أو: ليأخذنّ الراية غدا رجلاً يحبّه اللّه‏ و رسوله (أو قال: يحبّ اللّه‏َ و رسولَه) يفتح اللّه‏ عليه (على يديه)» آورده است. (3: ج 2، ص1679، حديث 3702) آن‏گاه مى‏افزايد: «فإذا نحن بعليّ و ما نرجوه... فأعطاه رسول اللّه‏ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله الراية ففتح اللّه‏ عليه.»
2. ترك حديث آل محمّد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله و تجاهل نسبت به حضرت صادق عليه ‏السلام و حديث ايشان
اين از نمودهاى عجيب تعصّب در صحيحين است كه حتّى برخى از نويسندگان اهل سنّت را ـ دست كم در ظاهر ـ به شگفتى واداشته است. شمس الدين ذهبى در كتاب بزرگ رجالى خود ـ «سير اعلام النبلاء» ـ وقتى به نام امام صادق عليه ‏السلام مى‏رسد، مى‏گويد: «جعفربن محمّدبن علىّ‏بن الشهيد أبى‏عبداللّه‏ ريحانة النبيّ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله و سبطه و محبوبه، الحسين بن أميرالمؤمنين أبيالحسن عليّبن ابى‏طالب... الإمام الصادق عليه ‏السلام شيخ بنيهاشم أبوعبداللّه‏ القرشيّ الهاشميّ العلويّ المدنيّ، أحد الأعلام... حدّث عنه، ابنه موسى الكاظم عليه ‏السلام و يحيى‏بن سعيد الأنصاريّ... و ابوحنيفة و ابان‏بن تغلب... و سفيان و شعبة و مالك و...» آن‏گاه از يحيى‏بن سعيد (القطّان) شيخ مشايخ بخارى كه خوداز شاگردان امام صادق عليه ‏السلام بوده ـ نقل مى‏كند كه: جعفربن محمّد عليه ‏السلام حديثى طولانى در زمينه حج ـ كه همان مشاهدات جناب جابر از افعال و اقوال پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله در حجّه‏الوداع بوده ـ به من املاء كرد. آن‏گاه مى‏گويد: در نفس من از او ـ يعنى امام صادق عليه ‏السلام ـ چيزى است (او را دوست ندارم)؛ مجالد در دل من از او محبوب‏تر است! سپس ذهبى خود اظهار نظر مى‏كند كه: «مى‏گويم: اين از لغزشهاى[ نابخشودنى] قطّان است؛ زيرا ائمّه اهل فن (حديث) اجماع كرده‏اند كه

صفحه از 76