اصل فطرت و معرفت و راه راست و ثابت باز گردد. به همين جهت مىبينيم در روايات اهل بيت عليهم السلام معرفت خداوند متعال نسبت به همه موجودات مادّى نيز تعميم داده شده است؛ بلكه عرضه ولايت اولياى الاهى بر آنها نيز از مسلّمات روايات اهل بيت عليهم السلام شمرده مىشود.
8. در آيه شريفه سخن در اين نيست كه خداوند متعال بعد از پايان يافتن اين تعريف و گرفتن عهد و پيمان از فرزندان آدم، با آنها چه كار كرد؟ امّا از روايات بر مىآيد كه خداوند متعال بعد از اتمام حجّت بر انسانها همه آنها را ـ در حالى كه به صورت ذرّ بودند ـ به همان جايگاه اوّلشان يعنى پشت حضرت آدم عليه السلام باز گرداند، تا دوباره در اين دنيا به تدريج از پشتهاى فرزندان آدم بيرون آيند. به همين جهت، حضرت سيّد الشهدا عليه السلام در دعاى عرفه عرض مىكند:
خَلَقْتَنِي مِنَ التُّرَابِ ثُمَّ أَسْكَنْتَنِي الْأَصْلَاب... فَلَمْ أَزَلْ ظَاعِناً مِنْ صُلْبٍ إِلَى رَحِم. (10: ج 54، ص 372)
[ خدايا!] مرا از خاك آفريدى. آنگاه در صلبها ساكن كردى... پس همواره از صلبى به رحمى منتقل مىشدم.
احاديث ديگرى نيز در اين مورد وجود دارد كه در گفتار ديگر، بررسى خواهد شد.
4ـ1ـ3)آيه «هل أتى»
هَلْ أَتَى عَلَى الإِنْسانِ حِـينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذكُوراً؟ (انسان (76)/1)
آيا بر انسان زمانى از دهر آمد كه چيزى مذكور نبود.
نكات آيه
1. خداوند متعال در اين آيه شريفه، از زمانى خبر مىدهد كه در آن زمان، انسان امرى واقعى بود؛ امّا مذكور نبود. آيت اللّه ملكى ميانجى در تفسير آيه كريمه مىنويسد:
فتفيد الآية الكريمة أنّ الانسان الموجود العينيّ بالفعل، مضى عليه دهر و كان