جبريل را که فرياد مىزند «ألا يا أهل العالم جاء الحقّ و زهق الباطل إنّ کان الباطل کان زهوقا.».
هله عاشقان بشارت که نماند اين جدايىبرسد زمان دولت، بکند خدا خدايى
و السّلام عليکم و رحمهاللّه و برکاته
حجّتالاسلام على اصغر اعتماد الواعظين
الحمدللّه ربّالعالمين و السّلام على خير خلقه و أشرف بريّته، حبيبنا و طبيب نفوسنا و شفيع ذنوبنا أبيالقاسم محمّد صلّى اللّه عليه و آله الطيّبين الطاهرين و رزقنا اللّه شفاعتهم يوم القيامة آمين يا رب العالمين. قال الحکيم فى کتابه العظيم: بسم اللّه الرّحمان الرّحيم، ذلک الکتاب لا ريب فيه هدىً للمتّقين الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصّلاة و ممّا رزقناهم ينفقون.
به همين بيان و منطقى که آقايان بزرگان و رجال خطابه و اساتيد سخن [گفتند]، به مناسبت ولادت موفور السعادة ولى عصر امام زمان عجّلاللّهتعالىفرجه در پانزدهم ماه شعبان مجلس ضيافتى تشکيل شد و در اطراف ولادت ولى عصر عجّلاللّهتعالىفرجه به عنوان يادگار، از آقايان رفقا و اساتيد چندين جمله باقى بماند. اين آيهى کريمهاى را که قرائت کردم، در معناى غيب، بعضى از علماى علم تفسير فرمودند: مقصود مؤمنين به امام زمان عجّلاللّهتعالىفرجه است. معناى غيب آن امامى است که از نظر مردم غايب است. ائمّهى هدى براى ما بيان کردهاند، هر يک به نوبهى خود از آمدن اين يگانه مرد آسمانى و اين رجل روحانى صحبت به ميان آوردهاند إنَّ في قائمنا سنن من سنن الأنبياء. براى دوازدهمى ما خاندان طهارت، مانند انبياى گذشته شباهتها و سنّتهايى هست؛ مانند موسى مىماند از نظر خفاى ولادت؛ مانند ايّوب است از نظر صبر برابر حوادث و بلاهاى جهان طبيعت؛ مانند صالح پيغمبر است [که] سالهاى دراز از ميان مردم غايب بود و پنهان، وقتى صالح آمد مردم او را نشناختند؛ مانند يوسف پيغمبر است؛ حضرت يوسف، ميان برادران بود؛ برادرها يوسف را مىديدند ولى او را نمىشناختند و حضرت يوسف آنها را کاملاً مىشناخت. امام زمان عليه السلام وقتى مىآيد؛ غالب مردم مىگويند ما اين آقا را مکرّر در مکرّر در مجالس و محافل ديده بوديم؛ ولى او را نمىشناختيم. امام زمان تمام مردم را مىشناسد.