پژوهشى در نسخه شهيد اول از صحيفه سجاديه - صفحه 86

نسخه ابن سكون

در زمينه اصالت نسخه ابن سكون بايد گفت كه وى صحيفه را بدون واسطه از شيخ اجلّ نجم‏الدين بهاءالشرف ابوالحسن محدبن حسن بن احمدبن على بن محمدبن عمربن يحيى علوى حسينى نقل كرده است . وى همانى است كه نامش در اول اسانيد صحيفه ذكر شده، چنانكه در اجازات صحيفه آمده است.
تا اينجا مشخص شد كه نسخه شهيد از روى نسخه سديد برگرفته شده و نسخه سديد از روى نسخه ابن سكون كتابت شده، و نيز اصالت نسخه شهيد و نسخه‏هايى كه از آن‏ها ادعيه نقل شده روشن گرديد.
مقابله‏ها و اجازات ديگرى در نسخه‏هاى ابن سكون و سديد يافت مى‏شود كه هريك به عنوان اصول صحيفه شمرده مى‏شوند. پس ناگزير در مورد آنها نيز بايد اطلاعاتى داشته باشيم و حال روات آنها و طبقات هريك بايد بررسى شود. كه هريك از آنها را به شمار آورده‏ايم.

4 ـ 4. چهارمين نسخه اصل

قراءت عميدالرؤساء و شرح حال وى

نسخه ابن سكون را عميد الرؤساء، هبه‏الله بن حامد بن احمد بن ايّوب قرائت و تصحيح كرده است. وى از كسانى است كه صحيفه را از شيخ اجلّ نجم‏الدين بهاء الشرف ابوالحسن محمدبن حسن بن احمدبن على بن محمدبن عمربن يحيى علوى حسينى ـ كه نامش در ابتداى اسانيد صحيفه آمده ـ روايت كرده است.
عميد الرؤساء اجازه و قرائتى مورخ 603هـ براى ابوجعفر قاسم بن معيّه ۱ نگاشته

1.ـ سيد جلال الدين ابوجعفر قاسم بن حسن بن محمد بن ابومنصور حسن بن احمدبن معيّة بن سعيد ديباجى حسنى. ابن عنبه (۸۲۸ هـ) در عمدة الطالب ص ۱۶۵ او را به عنوان سيد جلال الدين ابوجعفر بن حسن زكى الثالث توصيف كرده و در مورد وى مى‏گويد: وى يكى از رجال علويين است. سپس مطالبى راجع به وى و وزير ناصربن مهدى حسنى و ديگران نقل مى‏كند. محدث شيخ حر عاملى در امل الآمل ۲: ۲۱۹ / ۶۵۵ عبارت «فاضل صدوق» را در موردش آورده است. افندى در رياض العلماء ۴ : ۳۹۵ وى را «الفقيه الفاضل العالم الجليل العظيم الشأن» معرفى كرده است. ابن مُعيّة جد اعلاى فقيه نسّابه تاج الدين محمدبن قاسم بن حسين بن قاسم صاحب ترجمه است نه پدر او، چنانكه حرّ عاملى و افندى در كتابهايشان يادآور شده‏اند. تاج الدين محمد كه سال ۷۷۶ هـ وفات يافت، از مشايخ شهيد اول است كه شهيد، صحيفه را از وى و او با چهار يا سه واسطه آن را روايت كرده، از جمله از جد خود ابن معيّه كه از طرف عميد الرؤساء و او از بهاء الشرف اجازه داشته‏اند (رجوع كنيد به بحارالانوار، كتاب الاجازات، مجلد۱۱۰).

صفحه از 108