صفت در قبال حكم مذكور دارد.» ۱ ؛ در اينجا نيز، تنها كسى مىتواند گواه خدا و رسول صلى الله عليه و آله وسلم بر صدق رسالت او باشد (حكم) كه علم كتاب را داشته باشد (وصف) وگرنه شهادت او از روى جهل و خلف مىباشد. به علاوه چنين گواهىاى لغو و بىفايده است و با نصّ كتاب و حكم روشن عقل نيز مخالفت دارد.
به بيانى ديگر، در آيه ياد شده (رعد / 43)، دو شاهد براى راستگويى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمذكر شده است:
اول : شهادت خداوند، كه (در دنيا) به واسطه سه عامل صورت مىگيرد: 1 ـ نصوص و محكمات قرآنى ؛ كه به صراحت، آن حضـرت را پيامبـر خدا مىشناسانـد . 2 ـ علم به ـ متشابهات و مجملات و ظاهر و باطن ـ قرآن، كه خداوند به پيامبرش داده. 3 ـ زمينههاى فطرى و تأييدهاى عقلى كه خداوند (براى دريافت اين حقايق و انطباق با بديهيات فطرى) در وجود انسانها قرار داده است.
دوم : شهادت كسى كه «علم كتاب نزد او است» (رعد / 43) ؛ اعتبار شهادت چنين شخصى، قطعا به دليل علمى است كه خداوند، به طور گسترده و عميق ـ از كتاب (قرآن) ـ به او داده است.
و ـ به اين ترتيب بايد گفت : خداوند، اين شاهد را از ميان انسانهاى داناى مؤمن مستحكم ـ از اطرافيان و ياران صديق رسولش ـ برگزيده ؛ علم ژرف و راستين كتاب را به او عطا فرموده است. و سپس به منظور تقويت پيامبرش صلى الله عليه و آله وسلم وى را شاهد رسالت او قرار داده است. آنگاه اعلام مىدارد كه: علاوه بر گواهى خودش گواهى او را نيز براى اثبات حقانيّت رسول صلى الله عليه و آله وسلم كافى مىشمارد.
ز ـ شناسايى و معرّفى مصداق واقعى و خارجى شخص «من عنده علم الكتاب» (رعد/43) به صورت مستند و متّكى بر قرائن مختلف قرآنى، روايى، عقلى و شواهد تاريخى، مطلبى است كه بايستى در مقاله مستقل ديگرى مورد تحقيق و بررسى دقيق
1.ـ «تعليق حكم به وصف، مشعر بر عليت است» ـ (ر. ك. فيض ۱۳۷۶: ۲۴۶). نيز بنگريد: كتابهاى علم اصول (مفهوم وصف).