به تنهايى كافى مىشمرد. اما در اينجا ذكرى از شهادت فرشتگان به ميان نياورده، ليكن در آيه شريفه، در برابر مكر و انكار كفرورزان، شخص داناى به كتاب را كه از جنس انسان است ؛ با اعطاى علم كتاب ـ و به منظور تقويت پيامبرش صلى الله عليه و آله وسلم ـ گواه مىگيرد. آنگاه گواهى خودش را همراه گواهى او براى حقانيت رسول كافى مىشمارد. گواهى خداوند را ميان پيامبر و آنان كافى نمىداند.
ج ـ اولاً اين شاهد عالم ، داراى علمى ناب، وسيع و عميق از كتاب (قرآن) است، تا بدان حد كه ـ برحسب ظاهر ـ علم او قابل مقايسه با علم پيامبر صلى الله عليه و آله وسلممىباشد، زيرا چنانكه ملاحظه شد، كتاب (قرآن) بعلم اللّه بر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم نازل شده و اين شخص نيز «علم الكتاب (قرآن)» نزد او است.
ثانيا دانش اين شاهد عالم از سوى خدا و به واسطه رسول صلى الله عليه و آله وسلم به او مىرسد و مؤيّد از جانب خدا و رسول است. به تعبير علمى: دانش او در طول دانش خدا و رسول است و نه در عرض و يا مخالفت با آن، زيرا در غير اين صورت، شاهد بودن او نيز ـ در برابر كفارى كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم را دروغپرداز و افترا زننده معرفى مىكنند ـ سودى ندارد، بلكه مىتواند مؤيد آنها نيز تلقى گردد (شايان دقت)
د ـ اين شخص، مؤمن به قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و از اطرافيان و ياران مستقيم ايشان است، با ايمانى مستحكم و تزلزلناپذير ؛ بر پايهى علم و معرفت كامل (چون علم كتاب نزد او است) و نيز داراى شخصيتى است متعادل، بلكه عادل و در عين حال بسيار نيرومند، به نحوى كه شايستگى آن را دارد كه از جانب خداوند، ميان پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و ساير مردمان، تحمل شهادت نمايد ؛ در موقعيتهاى خطير و ضرورى، به وظيفه الهى خود قيام و اداى شهادت كند؛ در اين راستا ترسى به خود راه ندهد و از ملامت هيچ ملامتكنندهاى نيز نهراسد.
هـ ـ آيهى شريفه ظهور دارد (بلكه نصّ است) بر اينكه دليل اصلى اعطاى مقام «شاهد نبوت بودن» ـ از جانب خداوند ـ به او آن است كه علم كتاب نزد اوست. دانشمندان گفتهاند: «منوط كردن يك حكم خاصّ به يك صفت ويژه، دلالت بر عليت آن