عقيدهاى نداشت، هرگز به عمارت و تزيين سرداب امر نمىكرد. و اگر ديدگاههاى دانشمندان معاصر او بر نفى وجود حضرت مهدى عليه السلام يا عدم ولادت حضرتش مورد اتّفاق بود، اقدام او به اين كار، به حسب عادت، دشوار يا محال بود. پس ناگزير، در ميان دانشمندان اهل تسنّن، كسانى بودند كه عقيدهاى موافق با او داشتند، كه در صفحات پيشين بدانها اشارت رفت. ۱ و اثبات همين نكته، خواستهى ما از تأليف اين كتاب «كشف الاستار» است. ما، ناصر را در زمرهى اين دانشمندان ياد كرديم، از آن رو كه در ميان ديگر خلفاى عبّاسى، به فضل و علم، امتياز داشت و در زمرهى محدّثان اهل تسنّن جاى دارد، چنان كه ابنسكينه، ابناخضر، ابننجّار و دامغانى از او روايت حديث كردهاند.» (كشف الاستار، ص 42)
1.محدّث نورى در كتاب كشف الاستار، برخى از دانشمندان اهل تسنّن را كه ولادت حضرت مهدى عليه السلام را يادآور شدهاند، نام مىبرد. اين جمله، اشاره به آن موارد است.