30. ردود على أباطيل و تمحيصات لحقائق دينيّة (استاد ما، علّامهى مربّى، ورع فقيه، محمّد محمود حامد حموى، م 1390= 1969 ميلادى)
چاپ اوّل و اصلى: انتشارات دار الامام مسلم و دار الدعوة بحماة، سال 1966 م.
يکى از نويسندگان در ضمن سخن خود دربارهى حاکم به امر اللّه عبيدى و پنهانىِ او گفته بود: «شايد اين انديشه را مبلّغانِ آن، از انديشهاى شبيه کلام بعضى از اهل غلوّ شيعه دربارهى مهدى منتظر گرفته باشند.» استاد ما، مقالهاى در مجلّهى «المسلمون» نگاشت و تأکيد کرد که عقيده به ظهور مهدى، يکى از عقايد مسلمانان است. وى نوشت (ردود على أباطيل، ص 202 ـ 204) : «انتظار مهدى، بدعتى در دين نيست که مبتنى بر ادلّهى شرعيّه نباشد، که آن را جواز دهد. من نمىخواهم با اين سخنان، تمام احاديث و آثار وارده در اين موضوع را بيان دارم؛ چرا که اينان در کتابهاى سنّت شريف فراوان است و به حدّى از کثرت رسيده که اطمينان مىآورد، اطمينان به آن که در آخرالزّمان، خداوند، سلامت را به اسلام، قوّت را به ايمان و طراوت را به دين بازمىگرداند... دو محدّث دانشمند، شيخ احمدتقىالدّين معروف به ابنتيميّه و شاگرد او ابنقيّم جوزيّهى دمشقى ـ که هر دو از بزرگان قرن هشتم و حنبلى بودند نتوانستهاند احاديث مربوط به مهدى را انکار کنند، در حالى که آنها بيشترين تلاش را بر ردّ شيعه داشتند...» (حمش، ص 49).
وى اقوال علما را در مورد تواتر احاديث مهدويّت مىآورد و مىگويد: «به حکم عقل، ممکن است و محال نيست که اسلام بالاخره به دست پيشوايى از دودمان پيامبر، تجديد حيات يابد. خبر نبوى صحيح، اين امکان را به درجهى ثبوت و وجوب مىرساند. چه توان کرد که اين احاديث، به مرحلهى تکاثر و تواتر رسيده است؟... البتّه اين به معنى نشستن و يارىنکردنِ اسلام نيست، بلکه بايد زمينههاى تحقّق اين وعدهى الاهى را با عمل فراهم کرد.» (حمش، ص 232 ـ 233)
31. الأساس في السنّة، بخش عقايد (استاد ما، شيخ سعيد محمّد حوى حموى، م 1410)