بايسته‌هاى پژوهشى در مسأله‌ى مهدويّت - صفحه 125

فَمن يکفر بالطّاغوت و يؤمن باللّه‌ فقد استمسک بالعروة الوثقى.
اين‌گونه برخورد، با هواى نفس سازگار نيست و طبع انسان، گزينه‌ى آسان‌تر را پى مى‌گيرد. امّا بر اهل نظر پوشيده نيست که دعوت به معبود باطل يا قبول آن، چه پيامدهاى خطرناکى در پى دارد.

4. معنا و مفهوم غيبت

4 ـ 1 معنا و مفهوم غيبت امام مهدى عليه السلام چيست؟ آيا پيامبران و امامان پيشين غيبت داشته‌اند؟ اساسا آيا غيبت حجّت خدا، خدشه‌اى در حجت او وارد مى‌آورد؟ (مثلاً در روزهايى که پيامبر خدا صلى‌ الله‌ عليه‌ و‌ آله وسلمدر مسير هجرت به مدينه، در غار به سر مى‌برد و مردم از حضرتش بى‌خبر بودند، آيا در آن چند روز، نبوّت حضرتش خدشه‌دار شد؟) آيا ايمان ما، به جسم پيامبر و امام است يا به مقامات معنوى آنان که به طور کلّى، قابل احساس به حواسّ پنج‌گانه نيست؟ آيا تعبيرتي که در مورد پيامبر رسيده که ايمان مسلمانان امروز به حضرتش را مى‌رساند مانند «آمنوا به سواد على بياض» يا «آمنّا به و لم نره» و مانند آن قابل تعميم به حضرت مهدى صلوات‌اللّه‌عليه نيست؟ قرآن در اين زمينه چه مى‌گويد؟ اين موضوع، خود مى‌تواند عنوان يک پژوهشِ دراز دامن باشد.
4 ـ 2 در اين زمينه، متون کهن و معتبر مهدويّت به ويژه کتاب «کمال‌الدّين و تمام النعمة» نوشته‌ى مرحوم شيخ صدوق منبعى بسيار ارزشمند است؛ به ويژه مقدّمه‌ى مصنّف بر آن که بيش از 120 صفحه در بر دارد. اين کتاب نفيس، کمتر مورد پژوهش جدّى قرار گرفته است؛ در حالى که درونْ‌مايه‌ى آن، ارزش توجّه جدّى‌تر و بيشتر دارد. از ياد نبريم که فهم صحيح از معناى غيبت، ما را براى فهم دقيق معناى امامت حضرت مهدى عليه السلام در اين دوره، کمک مى‌رساند، همان‌گونه که درک نادرست از آن، مى‌تواند زمينه‌ساز انحراف‌هاى ژرف و درازمدّت شود؛ چنان‌که نمونه‌هايى از اين مطلب را در طول تاريخ ديده‌اي‌ام.

صفحه از 141