را ياد كرده است. نجاشى از او ياد كرده و گويد: «ثقه و صحيح الحديث بود؛ ولى از ضعفاء روايت مىكرد. وى به جبر و تشبيه، عقيده داشت و كتاب الجبر و الاستطاعة از آثار اوست.» درباره كلام نجاشى بايد توضيح داد كه عقيده به جبر از چنان شخصى عجيب و عقيده به تشبيه، اعجب است. امّا كلام او در اين دو مسئله، به ما نرسيده است. لذا از نظر دادن در مورد آن معذوريم؛ چرا كه نسبت دادن او به اين دو امر، مستند به كلامى است كه اگر عين كلام به دست ما مىرسيد، چنين نسبتى از آن برداشت نمىكرديم. همچنين نجاشى در ضمن ترجمه صفوانى و حمزهبن قاسم گفته كه هر يك از آن دو، كتابى بر ردّ اين شيخ دارند؛ امّا موضوع ردّ را ياد نكرده است.
بيست و نهم ـ محمّدبن احمدبن صلت اشعرى قمى
مشايخ: عموى پدرش، ابو طالب عبداللّهبن صلت.
توضيح 1. روايت او از كسى ديگر براى ما ثابت نشده است و آنچه از اسانيد بدين سان ديده شود، ظاهرا معلول است.
راويان (غير از مصنّف): علىبن بابويه.
توضيح 2. ابوجعفربن بابويه (شيخ صدوق) نقل مىكند كه پدرش همواره علم و فضل و زهد اين شيخ را مىستود.
تعداد روايات: هشت حديث.
توضيح 3. در تهذيب، چهارده حديث از او آورده كه تمام آنها از عموى پدرش بوده، و زائد بر آن معلول است.
توضيح 4. جدّ اين شيخ علىبن صلت، و برادرش عبداللّهبن صلت، و پسر برادرش علىبن عبداللّهبن صلت، همه از اهل علم و روايت بودند.
عبداللّه و نيز برادرش على، هر كدام كتابى نوشتهاند.