مبانى فقه الحديثى آيه‏الله ميرزا مهدى اصفهانى( 2) - صفحه 30

باب اجتهاد وتقليد مراجعه مى كنند، و كلماتى همچون « اجتهاد »، « ملكه ذهنى » « قوه »، « استنباط »، و « استخراج » درذهن وانديشه آنان جايگزين مى گردد، سپس به كتاب هايى تحت عنوان تهذيب و تنقيح و تحقيق كه در اين باب نگاشته شده مراجعه مى كنند. آنگاه وقتى به ادلّه فقه و اجتهاد واقعى همچون آيه نفرو مقبوله ابن حنظله مى رسند، ذهن و انديشه شان دچار اضطراب و تشويش مى شود، و از شناخت و عرفان احكام ـ كه مصطلح قرآن و سنت است ـ روى مى گردانند و به « ملكه و قوه استنباط احكام » مى رسند، در حالى كه بين «ملكه استنباط » و « عرفان احكام »، فاصله بسيار زيادى وجود دارد و هيچ ارتباطى بين « عرفان » و « ملكه » موجود نيست. در نتيجه دچار سختى و اضطراب و تشويش مى شوند.
اين همه، نتيجه سوء و سيئه اى است از نتايج سوء و سيئات جعل اصطلاح مِن عندى و اِعراض از مصطلحات كتاب و سنت، يعنى الفاظ عربى فصيح و درستى كه به معناى دقيق لغوى به كار رفته و معانىِ كاملاً درستى را به ذهن متبادر مى سازد، در حالى كه اين اصطلاحات ساختگى، ذهن را دچار ركود، تشويش و حتى انحراف مى سازد. و اين همه به خاطر اعراض از اصطلاحات كتاب و سنت است.
در بحث بعدى، يكى ديگر از اين نتايج سوء و اعراض غير موجّه را روشن مى سازيم. ان شاءالله

فهرست منابع

ـ قرآن كريم، ترجمه محمد مهدى فولادوند، تهران: دارالقرآن الكريم، 1418ق
ـ اردبيلى، محمد، جامع الرواة، بيروت: دارالاضواء، 1403ق
ـ برازش، على رضا، المعجم المفهرس لألفاظ احاديث بحارالانوار، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1373ش
ـ غفارى، على اكبر، تلخيص مقباس الهداية، تهران: صدوق، 1369ش
ـ فيومى، احمد، المصباح المنير، قم: دارالهجره، 1405ق
ـ كلينى، محمد، الفروع من الكافى، تهران: دارالكتب الاسلاميه، 1391ق

صفحه از 30