اين حديث مستلزم راه يافتن نقص و کاستي به ساحت ذات خداوند است؛ نقصي که از رهگذر خلقت اشيا بر طرف ميشود؛ در حالي که افعال حق تعالي، مانند خلقت، هيچ گاه به علل غائبي و غيري منتهي نميشود.۱
پاسخ به اين شبهه نيز با توجه به آيه «و ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون»۲ واضح ميگردد؛ يعني غرض به ذات الهي بر ميگردد؛ يعني آفرينش تجلي ذات خداوند ميشود.۳
نتيجه
با توجه به آنچه گذشت، قراين و شواهد فراواني براي اثبات اين مدعا وجود دارد که حديث کنز مخفي از خداوند و معصوم صادر نشده است؛ قرايني از قبيل: چالش برانگيز بودن الفاظ حديث، اعتراف محي الدين که منبع آن را عبارت از مکاشفه دانسته است، نيافتن هيچ گونه سند و منبع قابل ملاحظه حديثي، ديدگاه محققان و يا محدثاني که آن را جعلي دانستهاند. بنا بر اين، به گمان ما حديث ساخته متصوفه است و شايسته نيست که آن را به عنوان حديث تلقي کرده و سپس احکام حديث را بر آن جاري سازيم؛ گر چه تلاش عارفان و فيلسوفان در شرح و توضيح آن ستودني است، اما فقط بايد آن را عبارت عرفاني دانست که قسمتي از مفاد آن با قرآن ميتواند مطابقت يابد يا دست کم مخالف نباشد. و فراتر از اين، دليل و شاهدي را با خود به همراه ندارد.
كتابنامه
- آداب الصلوة، روح الله موسوي خميني رحمه الله عليه ، تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، اول، 1370ش.
- احقاق الحق و ازهاق الباطل، قاضي نورالله شوشتري، قم: مکتبة آيت الله المرعشي، 1409ق.
- اسرار الحکم، تصحيح کريم فيضي، ملا هادي سبزواري، قم، مطبوعات ديني، اول، 1383ش.
- الاسرار المرفوعة في الاخبار الموضوعة، نور الدين علي بن محمد قاري، تحقيق: محمد الصباغ، بيروت: موسسة الرسالة، 1391ق.
- اصول المعارف، ملا محسن فيض کاشاني، تعليق و تصحيح و مقدمه: سيد جلال الدين آشتياني، قم: دفتر تبليغات اسلامي، سوم، 1375ش.
- انديشه سياسي اخوان الصفا، علي فريدوني، قم: بوستان کتاب، اول، 1380ش.
- ايضاح المکنون، اسماعيل باشا بغدادي، تصحيح: محمد شرف الدين، بيروت: دار احياء التراث
1.. شرح اصول الکافي، ج۱، ص۲۲.
2.. سوره ذاريات، آيه۵۶.
3.. الميزان، ج۱۸، ص۳۸۶.