هستيم آن نعمتي که خداوند بندگانش را بدان انعام فرموده و به واسطه ما هرکه در روز قيامت نجات يابد، کامياب ميشود.
در اين روايت - که خطاب به اصبغ بن نباته1 صادر شده است - امير المؤمنين عليه السلام به بيان معناي واقعي «نعمت» پرداخته و آن را به وجود اهلبيت عليهم السلام تفسير فرمودهاند.
اما وقتي که ابن کوّاء2 در مورد همين آيه از امام عليه السلام سؤال ميکند، نوع خطاب امام متفاوت ميشود.
عن ذريح، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سمعته يقول: جاء ابن الكوّاء إلي أميرالمؤمنين عليه السلام فسأله عن قول الله (ألَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ كُفْرًا وَأحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ) ، قال: تلك قريش، بدّلوا نعمة الله كفراً و كذّبوا نبيّهم يوم بدر؛3
ابن کوّاء نزد امير المؤمنين عليه السلام آمد و در مورد سخن خداوند «آيا نديدي حال کساني را که نعمت خداوند را به ناسپاسي، تغيير دادند و قوم خويش را به سراي هلاکت درآوردند»، سؤال کرد. امام فرمودند: منظور از آن (الّذين) قريش است که نعمت خدا را از روي ناسپاسي بدل کردند و پيامبرشان را در روز بدر تکذيب کردند.
در اين روايت، امام عليه السلام - که مخاطب را شايسته دريافت معناي عميق آيه نميبينند - سخني از معناي «نعمت» به ميان نياوردهاند. تنها مصداق کساني را بيان فرمودند که نعمت خداوند را از روي ناسپاسي تغيير دادند. علاوه بر اين که قريش، تنها يکي از مصاديق «الّذين بدّلوا نعمة الله کفراً» هستند؛ اما مطابق تفسيري که امام عليه السلام به اصبغ فرمودهاند، اين گروه مصاديق بسيار ديگري نيز دارد که در خور فهم ابن کوّاء نبوده است.
غالي و قاصر
ديگر از ويژگيهايي که ميتواند خطاب خاصي از معصوم عليه السلام را به دنبال داشته باشد، اهل غلو
1.. اصبغ بن نباته از ياران برجسته امير المؤمنين عليه السلام است.در مورد او گفته شده: «الأصبغ بن نباتة التميمي السلمي الحنظلي المجاشعي أبو القاسم: مشکور من خواص أصحاب أمير المؤمنين و الحسن و الحسين عليهم السلام و روي عنه عهد الأشتر و وصيته إلي ابنه محمد بن الحنيفة. و هو من شرطة الخميس الذين ضمنوا له الذبح، و ضمن لهم الفتح» (مستدرکات علم رجال الحديث، ج۱، ص۶۹۱).
2.. ابن کوّاء از اصحاب امير المؤمنين عليه السلام بود که بعداً در زمره خوارج قرار گرفت. علامه حلّي در مورد او مينويسد: «عبد الله بن الکوّاء من أصحاب أميرا لمؤمنين عليه السلام خارجيّ ملعون» (خلاصة الاقوال، ص۳۶۹). او همان کسي است که هنگامي که امام عليه السلام نماز صبح ميخواندند، پشت سر ايشان، سه بار آيه (وَلَقَدْ أوحِيَ إِلَيْکَ وَإِلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أشْرَکْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ (سوره زمر، آيه ۶۵) را در بين قرائت امام خواند و امام عليه السلام به احترام قرآن سکوت کردند. سپس حضرت آيه (فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَلا يَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ (سوره روم، آيه ۶۰) را خوانده و به ادامه قرائت پرداختند(ر.ک: مناقب آل أبي طالب، ج۱، ص۳۸۰). همچنين تعبير امام عليه السلام از ابن کوّاء به «لُکَع: لئيم، احمق» نشان از خواري و زبوني او دارد (الکافي، ج۶، ص۲۹۵، ح ۱۸).
3.. التفسير العيّاشيّ، ج۲، ص۲۲۹، ح ۲۵؛ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۵۵، ح ۱۹.