خوشبيني بيش از حد خود نشويم.
2. رعايت ديدگاه کلي ماتِن
دومين استثنا در جايي است که ميکوشيم رفتار کسي را چنان خوشبينانه تفسير کنيم که ممکن است جامعه ما را خوش آيد، اما با مباني و ديگر اجزاي ديدگاه وي سازگار نباشد؛ براي نمونه، مرحوم ميرزا مهدي اصفهاني، بر اساس مباني خود، به صراحت و روشني فلسفه و منطق يوناني را يکسره محکوم ميکند و بيارزش ميشمارد.۱ با اين حال، امروزه برخي افراد کوشيدهاند با دستکاري سخنانش و حذف نکات کليدي وي، موضع او را رقيق ساخته و حتي او را مدافع منطق ارسطويي معرفي کنند و مخالفتهاي او را فقط ناظر به سوء استفاده از منطق تفسير کنند. ۲ چنين اقدامي ممکن است ديگران را خوش آيد و نوعي حمل بر صحت به شمار رود، اما از آن جا که با مباني شخص ميرزا و اظهارات صريح و متعدد وي مغاير است، در واقع نقض اصل حمل بر صحت است و همان است که بهحق، «تفسير بما لايرضي صاحبه» ناميده ميشود.
3. عذر بدتر از گناه
گاه با حمل بر صحت و تفسير سخن يا رفتار کسي بر اساس بهترين شکل مقبول و ممکن، او را و ديدگاه وي را موجه ساخته، اما با عذرتراشي به سود او، عذري بدتر از گناه به او نسبت دادهايم. اين جاست که بايد دست از اين اصل کشيد و در واقع رعايت آن در نقض آن است. تفسيري که ملاصدرا از علت مخالفت غزالي با فلاسفه و تکفير آنان دست ميدهد، از اين گونه است.۳ صدرا در پي توجيه موضع فيلسوفستيزانه غزالي بر ميآيد و با رعايت اصل حمل بر صحت، سه تفسير از رفتار وي يا علت تکفير فلاسفه به دست نقل ميکند که به فرض درستي آنها، غزالي را از اتهام فلسفهستيزي تبرئه ميکند، اما ناخواسته و عملاً او را به گناهي ديگر متهم ميسازد.
صدرا بر آن است که غزالي خود پيرو فلاسفه بود و بسياري از عقايد خود را از آنان گرفته بود. سپس سه توجيه براي علت تکفير فلاسفه به دست ميدهد: 1. رعايت مصلحت ديني عوام مردم. از اين منظر، صدرا مدعي است که چون بسياري از مسلمانان بي توجه و ادراک لازم سخنان فلاسفه را ميپذيرفتند و در نتيجه گمراه ميشدند، غزالي مصلحتانديشانه آنان را تکفير نمود تا
1.. براي توضيح بيشتر در اين باره، ر.ک: ابواب الهدي، ميرزا مهدي اصفهاني، تحقيق حسين مفيد، تهران، منير، ۱۳۸۷؛ رؤياي خلوص؛ بازخواني مکتب تفکيک، سيد حسن اسلامي، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۰.
2.براي توضيح اين ديدگاه و نقد آن، ر.ک: «آيا قياس فقهي همان قياس منطقي است؟» سيد حسن اسلامي، آينه پژوهش، شماره ۱۱۶-۱۱۷، خرداد- شهريور ۱۳۸۸؛ «رتوش واقعيت»، سيد حسن اسلامي، آينه پژوهش، شماره ۱۲۵، آذر و دي ۱۳۸۹.
3.. براي آشنايي با دلايل غزالي در تکفير فلاسفه و سنجش آنها، ر.ک: «غزالي و اخلاق داوري»، سيد حسن اسلامي، در مجموعه مقالات غزالي پژوهي، به کوشش سيد هدايت جليلي، تهران، خانه کتاب، ۱۳۸۹.