آدمي دوران پس از مرگ را نه با روح مجرد به تنهايي و نه با بدن مادري و ذرّهاي، بلکه با تعلق روح به بدن مثالي سپري ميکند و اين بدن محور اصليِ فعاليتهاي روح، نه تنها در خواب، بلکه در عالم برزخ است و ابدان مادري و ذرّهاي در اين فعاليت برزخي نقشي ندارند و هردو در دل خاک جاي ميگيرند؛ با اين تفاوت که بدن مادري ميپوسد، تجزيه ميگردد و به ذرات خاک بدل ميشود و هويت جمعيِ خود را به عنوان پيکر يک انسان خاص از دست ميدهد، ولي بدن ذرّهاي، يا به علتِ ساختار فيزيکي و شيمياييِ خاصِّ خود و يا به اعجاز الهي، از تجزيه و تلاشي تا قيامت مصون است و هويت وحدانيِ آن در مقامِ بدنِ اصلي باقي ميماند تا بار ديگر اندام انسان بر اساس آن آفريده شود. ثالثاً، آفرينش جسمانيِ همه انسانها (حضرت آدم و تمام نسلهاي پس از وي تا قيامت)، به يک نحو، يعني به صورت بدني ذرّهاي آغاز شده، هر چند شکلگيريِ اندام و اعضا و جوارح آنان در حيات دنيايي، دو مسير کاملاً متفاوت را پيموده است؛ اما در ساخته شدنِ بدنهاي اخروي چنين تفاوتي وجود ندارد. به بيان ديگر، نه تنها خلقِ بدنِ آدم و آدميان در قيامت از همان طينت و وجود ذرّهاي آنها آغاز ميشود، بلکه تکميل پيکره انسانيِ آنان هم به يک شکل، يعني رشد در بسترِ خاک صورت ميگيرد و در واقع، اندام همه فرزندان آدم همان گونه در آخرت بازسازي و احيا ميشود که پيکرِ خودِ وي نخستين بار در دنيا آفريده شد
كتابنامه
ـ الاحتجاج، احمد بن علي طبرسي، نشر مرتضي، مشهد، 1403 ق.
ـ اسرار الحکم، حاج ملاّ هادي سبزواري، مطبوعات ديني، قم، 1383.
ـ الاسفار الاربعة، (ملاصدرا) صدرالدين شيرازي، داراحياء التراث العربي، بيروت، 1981.
ـ اصول كافي، ابوجعفر محمدبن يعقوب كليني، انتشارات علميه اسلاميه، تهران، بي تا.
ـ بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1403.
ـ البرهان بحراني، سيد هاشم، بنياد بعثت، تهران، 1416 ق.
ـ حشر و مراحل و ويژگيهاي آن، فاطمه سادات سمنگاني فرد، (استاد راهنما: علي افضلي)، دانشكده علوم حديث، اسفند 88۱ .
ـ تفسير ابن کثير، ابن کثير، دار المعرفة للطباعة، بيروت، 1412ق.
ـ تفسير الامام العسکري، امام حسن عسکري عليه السلام ، مدرسه امام مهدي، قم، 1409 ق.
ـ تفسير الدر المنثور، جلال الدين سيوطي، دار المعرفة للطباعة، بيروت، بي تا.
ـ تفسير الکشف و البيان، ثعلبي، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1422 ق.
ـ تفسير روح البيان، اسماعيل حقي بروسوي، دار الفکر، بيروت، بي تا.
1.. از برخي احاديث اين پاياننامه سود جستم، ولي با مراجعه به منبع اصلي، آنها را نقل و ترجمه كردهام.