کيفيت شکلگيريِ بدنهاي اخروي به دست ميآيد، اين است که همان گونه که با نزول باران، بذر گياه در دل خاک، مواد لازم را جذب و به تدريج رشد ميکند و پيکره آن شکل ميگيرد، در قيامت نيز خداوند، پس از آن که با نفخ صور اول، هرگونه حياتي را به طور مطلق بر روي زمين از بين برده است، با فرستادن باراني خاص، ـ که در برخي روايات، باران حيات يا آب حيات خوانده شده است ـ زمين مرده را دو باره بارور و حياتْپذير ميکند و طينت اوّليه و بدن ذرّهاي هر انسان ـ که برخلاف بدن مادري به قدرت الهي از تجزيه و تلاشي مصون مانده است ـ همانندِ بذري انساني مواد خاکي را در بستر زمين به خود جذب مينمايد و به مرور، پيکره آدميان در زير خاک کامل ميشود و سپس در اثرِ نفخ صور دوم و زلزله حاصل از آن، به تعبير قرآن و حديث، خاک زمين از روي آنان شکافته ميشود و بدنشان بيرون ميافتد و با دميده شدن روح زنده ميشوند و در صحنه محشر حضور مييابند.۱ حال به ذکر روايات مربوط ـ که هريک بخشي از نکاتِ ياد شده را در بر دارد و مجموع آنها بر آن چه گفته شد، دلالت دارد ـ ميپردازيم:
۱. امام صادق عليه السلام : (پس از مرگ) بدن، همان گونه که از خاک خلق شده، بار ديگر خاک ميشود.
سپس هنگام رستاخيز بارانِ زنده شدن بر زمين ميبارد و خاک زمين نموّ ميکند (و حجيم ميشود) و بعد از آن، خاک هر بدني جمع ميگردد و روح به آن وارد ميشود.۲۲. از امام صادق عليه السلام پرسيده شد که آيا بدن مرده ميپوسد؟ حضرت فرمود: آري، به گونهاي که هيچ گوشت و استخواني از او باقي نميماند، جز همان طينتي که از آن خلق شده است. اين طينت نميپوسد (و تجزيه و متلاشي نميشود) بلکه در قبر باقي ميماند تا (بدن انسان مرده) همان طور که بار اوّل آفريده شد، دوباره از آن خلق شود.۳
1.. قرآن کريم در آياتي چند، تعبير زنده شدن مردگان از «قبر» را به کار ميبرد. واضح است که مراد از قبر در اينجا نه آن قبر عُرفي است که انسان پس از مرگ در آن دفن ميشود؛ چرا که با نفخ صور اول، پوسته خاکي زمين و همه کوهها و درياها و جنگلها و... . بر روي آن متلاشي ميگردد و ديگر اثري از آن قبر کوچکِ چند متري باقي نميماند و هر يک از ذرات خاک قبر، همراه با کوچکترين اجزاي پوسيده جسم بشر و نيز بدن ذرّهاي او به گوشهاي از زمين پرتاب ميشود، بلکه مراد از قبر همان مکاني در زير خاک است که بدن او در قيامت در آن جا بازسازي و کامل ميگردد و سپس خاکِ روي آن شکافته و بدن از آن خارج ميشود. البته بعضي از احاديث، ورود روح به بدن مردگان را قبل از خروج از زمين و برخي ديگر، بعد از آن معرفي کردهاند. همچنين بايد متذکر شويم که بر پاية متون وحيانيِ اسلامي، بر نحوه تشکيلِ ابدان اخروي و جمع و جذب مواد بر محور بدن ذرّهاي، قوانين مادي و معنويِ خاصي حاکم است که در مقاله محدودِ حاضر جاي پرداختن به آن نيست. در واقع، از سويي چنين نيست که براي ساخته شدن بدن آخرتي، هرگونه ذرّات مادي، به نحو تصادفي و بي حساب و معيار به هم ضميمه شوند، بلکه يکايک ذرّات سازنده بدن مومن و کافر ويژگي خاصي بايد داشته باشند تا با بهشت و دوزخ سنخيت يابند. از سوي ديگر، بدنهاي ساخته شده اخروي، تفاوتهايي با ابدان دنيوي دارند که از مهمترين آنها شکلگيريِ ابدان آخرتي بر اساس صفات و خصلتهاي اخلاقي و معنوي و الهي است و از اين روست که اندام و سيماي مؤمنان، جوان، زيبا و نوراني و پيکر و چهره کافران، حيوانْگونه، سياه و ظلماني است؛ تفاوتهاي ديگري نيز در کار است. به همين نكات كوتاه بسنده ميكنم و از فضل الهي توفيق نوشتاري مستقل وكامل در اين موضوع را ميطلبم.
2.. قال الصادق عليه السلام : الْبَدَنُ يَصِيرُ تُرَاباً كَمَا مِنْهُ خُلِقَ فَإِذَا كَانَ حِينَ الْبَعْثِ مُطِرَتِ الْأَرْضُ مَطَرَ النُّشُورِ فَتَرْبُو الْأَرْضُ ثُمَّ فَيَجْتَمِعُ تُرَابُ كُلِّ قَالَبٍ وَ تَلِجُ الرُّوحُ فِيهَا (بحار الانوار، ج۵۸، ص ۳۵؛ به نقل از الاحتجاج طبرسي، ج ۲، ص ۳۵۰، با تلخيص).
3.. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام سُئِلَ عَنِ الْميتِ يَبْلَى جَسَدُهُ، قَالَ: نَعَمْ حَتَّى لَا يَبْقَى لَهُ لَحْمٌ وَ لَا عَظْمٌ إِلَّا طِينَتُهُ الَّتِي خُلِقَ مِنْهَا فَإِنَّهَا لَا تُبْلَى تَبْقَى فِي الْقَبْرِ حَتَّى يُخْلَقَ مِنْهَا كَمَا خُلِقَ أَوَّلَ مَرَّةٍ (الکافي، ج ۳، ص ۲۵۱، ح ۷ ).