اعتبارسنجي انگاره ستايش امام علي عليه السلام از خليفه دوم بر پايه خطبه 228 نهج البلاغه - صفحه 51

مقايسه خطبه 228 با ديگر کلمات امام عليه السلام

همان طور که اشاره شد، تنافي محتواي خطبه 228 با ديگر کلمات امام علي عليه السلام ، مهم‌ترين دليل شارحان شيعي در اعتراض به ديدگاه ابن ابي‌الحديد بود. آنان بر اين باور بودند که تعابير به کار رفته در خطبه 228 با ديگر سخنان امام عليه السلام در تضادّ است و به همين دليل، اوصاف ذکر شده نمي‌تواند در شأن خليفه دوم باشد.۱ از اين رو، شايسته است که با بررسي محتواي خطبه و مقايسه آن با ديگر آموزه‌هاي علوي، درستي يا نادرستي اين گفته را تبيين نماييم.
اما قبل از هر چيز، بايد خاطر نشان کرد که خطبه نام برده ـ چنان که در بررسي مصادر خطبه خواهد آمد ـ انشاي علي عليه السلام نبوده و ابتدائاً توسط ايشان ايراد نشده است. از اين رو، اين استبعاد که اوصاف ياد شده با ديگر کلمات امام عليه السلام ناسازگار است، از اساس، جايگاهي ندارد، اگر از اين نکته صرف نظر کنيم و جملات پيش گفته را با ديگر سخنان امام علي عليه السلام بسنجيم، به اين نتيجه مي‌رسيم که جملات بيان شده با ديگر گفتار امام عليه السلام در باره خليفه دوم کاملاً ناهمگون است؛ زيرا چگونه مي‌توان پذيرفت که علي عليه السلام ، عمر را «بر پا دارنده سنت پيامبر»۲ خوانده باشد، در حالي که تاريخ نمونه‌هاي بسياري را از مخالفت آشکار وي با سنت پيامبر صلي الله عليه و آله حکايت کرده است!۳ چگونه مي‌توان پذيرفت که عمر «با جامه‌اي پاك و كم‌عيب از دنيا رفته باشد»۴ و حال آن که امام عليه السلام به کثرت خطا و لغزش‌هايش تصريح کرده است!۵ و چطور مي‌توان پذيرفت که علي عليه السلام در باره عمر گفته باشد: «او حقّ تقواي الهي را مراعات نمود»،۶ در صورتي که در کلامي ديگر حاملان حقيقي تقوا را اندک شمرده۷ و تصريح کرده است که ستيزه جويان و خشونت طلبان هرگز نمي‌توانند تقوا پيشه کنند.۸ از اين رو، بايد تأکيد نمود که جملات مورد بحث از خطبه، قابليت همنشيني در کنار ديگر کلمات امام علي عليه السلام را ندارد.

بررسي مصادر و منابع خطبه 228

با مراجعه به کتبي که به معرفي مصادر نهج البلاغه پرداخته‌اند، در مي‌يابيم که گرد‌آورندگان اسناد نهج البلاغه جز تاريخ الطبري کتاب ديگري را به عنوان مصدر خطبه 228 معرفي نکرده اند،۹ اين در حالي

1.. ر.ک: مصباح السالکين، ج۴، ص۹۸؛ منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۳۷۳؛ پيام امام اميرالمومنين عليه السلام ، ج۸، ص۴۶۵.

2.. «أَقَامَ السُّنَّة وَ خَلَّفَ الْفِتْنَة...» (نهج البلاغه، خطبه ۲۲۸).

3.. ر.ک: النص و الاجتهاد، ص۱۲۵ـ ۲۹۴.

4.. «ذَهَبَ نَقِيَّ الثَّوْبِ قَلِيلَ الْعَيْب...» (نهج البلاغه، خطبه ۲۲۸).

5.. «فصَيّرها في حـوزة خَشْناء يَغلُظ كَلْمُها و يَخْشُن مَسّها و يَكْثُر العِثار فيها و الإعتذار منها؛ او (ابوبكر) خلافت را در اختيار كسي (عمر) قرار داد كه جوّي از خشونت بود، سخنش تند بود و ملاقات با او رنج آور. اشتباه و لغزش‏هاي بسياري از او سر مي‌‏زد و زياد عذر خواهي مي‌‏نمود» (همان، خطبه ۳).

6.. «أَدَّي إِلَي اللَّهِ طَاعَتَهُ‏ وَ اتَّقَاهُ بِحَقِّهِ...» (همان، خطبه ۲۲۸).

7.. «فَمَا أَقَلَّ مَنْ قَبِلَهَا وَ حَمَلَهَا حَقَّ حَمْلِهَا أُولَئِک الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ هُمْ أَهْلُ صِفَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِذْ يَقُولُ وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيََ الشَّكُور؛ چه اندک‌اند پذيرنده و گذارنده حقّ پرهيزگاري، شمارشان اندک است و آنان همان‌هايند كه خدا در توصيفشان گفته است: و اندكي از بندگان من سپاسگزارند» (همان، خطبه ۱۹۱).

8.. «وَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَتَّقِيَ اللَّهَ مَنْ خَاصَمَ؛ آن كه ستيزه‌جوي است، هرگز نمي‌‏تواند از خدا بترسد.» (همان، قصار ۲۹۸).

9.. ر.ک: مصادر نهج البلاغة و اسانيده، ج۳، ص۱۶۰؛ استناد نهج البلاغة، ص۵۱ ؛ روش‌هاي تحقيق در اسناد و مدارک نهج البلاغه، ج۴، ص۱۹۱؛ تمام نهج البلاغة، ص۶۰۲؛ مستدرک نهج البلاغة، ص۲۳۱؛ نهج السعادة في مستدرک نهج البلاغة.

صفحه از 66