إِنَّ النَّاسَ يرْوُونَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ الصَّدَقَة لَا تَحِلُّ لِغَنِي وَ لَا لِذِي مِرَّة سَوِي، فَقَالَ عليه السلام : قَدْ قَالَ لِغَنِي وَ لَمْ يقُلْ لِذِي مِرَّة سَوِي؛1
مردم از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت ميکنند که فرمود: «گرفتن صدقه براي کسي که بينياز است و چهار ستون بدنش سالم، حلال نيست». امام عليه السلام فرمود: «پيامبر غني و بينياز را فرموده؛ امّا براي فرد سالم نفرموده است».
2. از جمله اموري که در شناسايي تصحيفات راهيافته در متون کار ساز است، مطابقت دادن و مقايسه نسخههاي مختلف خطي يا غير خطي يک کتاب روايي با همديگر است؛ زيرا ممکن است، تصحيف مربوط به برخي از نسخهها باشد. از اين رو، با کنار هم قرار دادن نسخههاي متعدد يک روايت از يک کتاب، ميتوان به تصحيف احتمالي پي برد. بنا بر اين، نسخهشناسي کتب حديثي و مقايسه آنها براي شناسايي تصحيفات و تصحيح آن، بسيار راهگشاست؛ براي نمونه چند مورد ذکر ميکنيم.
الف) در المکاسب المحرمه، باب «جواز عمل سلطان» بحثي است که آيا کار کردن براي دولت غاصب، جايز است؟ در اين باب، حديثي از شيخ صدوق به نقل از عبيد بن زراره روايت شده است که گفت: امام صادق عليه السلام مردي را نزد حاکم مدينه زياد بن عبيد اللَّه بن عبد اللَّه بن عبد المدان فرستاد و فرمود: «وَلِّ ذَا بَعْضَ عَمَلِک»؛2 اين مرد را به کاري بگمار» اين در حالي است که در برخي از نسخههاي الفقيه «و أرادَ نقصَ عملِک»، در برخي ديگر «وَ أَدِّ نَقْصَ عَمَلِک»، نيز در برخي «داوِ نقصَ عملک»، در برخي ديگر «اذَن نَقَصَ عملُک» و در برخي «وإذاً نَقَصَ عملُک» ثبت شده است؛ آن چنان که در الوافي و الوسائل هر دو به نقل از الفقيه «وَ أَدِّ نَقْصَ عَمَلِک»،3 و در برخي از کتب فقهي به نقل از الفقيه «داوِ نَقْصَ عَمَلِک»4 آمده است.
محقق و مصحح من لا يحضره الفقيه در پي نقل نسخههاي متعدد در پانوشت مينويسد:
همه اين نقلها از تصحيفات نساخ سرچشمه گرفته و درست همان است که در متن آورديم. 5
ب) ابوعلي بن راشد روايت کرده است که به امام هادي عليه السلام عرضه داشتم:
جُعِلْتُ فِدَاک! اشْتَرَيتُ أَرْضاً إِلَي جَنْبِ ضَيعَتِي بِأَلْفَي دِرْهَمٍ فَلَمَّا وَفَّيتُ الْمَالَ 6 خُبِّرْتُ أَنَّ الْأَرْضَ وَقْفٌ، فَقَالَ: لَا يجُوزُ شِرَاءُ الْوَقْفِ 7 وَ لَا تُدْخِلِ الْغَلَّة فِي مَالِک، 8 ادْفَعْهَا إِلَي مَنْ أُوقِفَتْ 9 عَلَيهِ، قُلْتُ: لَا أَعْرِفُ لَهَا رَبّاً. قَالَ: تَصَدَّقْ بِغَلَّتِهَا؛ 10
1.. من لا يحضره الفقيه، ج۳، ص۱۷۸، باب المعايش و المكاسب، ح۳۶۷۱. و ر.ک: بحارالأنوار، ج۷۲، ص۴۰۸، ب۸۷، ح۴۸ و ح۹۰.
2.. من لايحضره الفقيه، ج۳، ص۱۷۶.
3.. وسائل الشيعة، ج۱۷، ج۱۹۳؛ الوافي، ج۱۷، ص۱۶۹.
4.. المكاسب المحرمه (اراكي)، ص۷۴.
5.. منلايحضرهالفقيه: «إِلَي جَنْبِي بِأَلْفِ دِرْهَمٍ فَلَمَّا وَفَّرْتُ الْمَالَ»؛ تهذيبالأحكام: «فَلَمَّا وَفَّرْتُ الْمَالَ»؛ الاستبصار: «إِلَي جَنْبِ ضَيعَتِي فَلَمَّا وَفَّرْتُ الْمَالَ». بحارالانوار: «و في بعض نسخ الكافي: وفيت، و في بعضها: وزنت. و هما أظهر»؛ ملاذ الأخيار، ج ۱۴، ص۳۹۸. المکاسب؛ شيخ انصاري: «فَلَمَّا عَمَرتُها»، ص۱۶۳.
6.. تهذيبالأحكام و وسائلالشيعة: «الْوُقُوفِ» هر دو به نقل از الكافي.
7.. تهذيبالأحكام: «مِلْكِکَ».
8.. منلايحضرهالفقيه: «وُقِفَتْ».
9.. الكافي، ج۷، ص۳۷؛ منلايحضرهالفقيه، ج۴، ص۲۴۲؛ تهذيبالأحكام، ج۹، ص۱۳۰، ب۳، به نقل از الكافي؛ الاستبصار، ص۴، ص۹۷، ب۶۱، به نقل از الكافي؛ وسائلالشيعة، ج۱۷، ص۳۶۴، ب۱۷، به نقل از الكافي.