نشان داده است كه در آغاز مباني معرفتي زيديه در خيلي از مسائل، به طور قابل محسوسي، با معتزله تفاوت داشت، ولي سرانجام، همگي اصول اعتقادي معتزله را پذيرفت؛ لكن در همين زمان، شاخههاي مختلف زيديه به اين اعتقاد اساسي شيعه در باب امامت همچنان باورمند ماندند كه شخص امام بايد از فرزندان علي عليه السلام و فاطمه(س) باشد؛ با اين حال ديدگاه زيديه، با نظريه شيعه دوازده امامي در مسأله امامت در برخي از ويژگيهاي مهم امام همانند عصمت، برتري در علم و... تفاوت دارد. برخي از فرقههاي زيديه، جهاد را براي امام واجب ميدانند. اماميه ادعا دارند كه همه امامان به طور معين از طرف خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله ، برگزيده شدهاند لكن امامان در باور زيديان به امام علي، حسن و حسين( عليهم السلام ) محدود ميشوند. کلبرگ به تفاوتهاي اعتقادي زيديان با اماميه در مسأله امامت پرداخته و تاكيد ميکند كه تفكر زيديه در اين مسأله، نگاهي ميانه از معتزله و اماميه است؛ اين تفاوت در نگرش زيديه، در سنجش منزلت صحابه تاثير گذاشته است، از اين رو نه به سان معتزليان صحابه را ميسنجند و نه همانند اماميه، صحابه را تحليل ميكنند. محققان زيديه از شيعه راديكال (بنيادگراي افراطي) در سنجش و ارزشگذاري صحابه، تاثير زيادي يافتهاند تا معتزليان؛ اين مهم، معلول عوامل تاريخي و فرهنگي مختلفي است كه جريان زيديه با آن روبرو بوده است. كلبرگ سعي دارد گذرا و مجمل به اين علل بپردازد. محققان زيديه بر اين عقيده اتفاق نظر دارند كه صحابه در زمان حيات پيامبر صلي الله عليه و آله با وفاداري و جانسپاري به اسلام خدمت كردند. همچنين مدعي هستند كه امام علي عليه السلام جانشين برحق و شرعي پيامبر صلي الله عليه و آله بود. اشكال صحابه اين بود كه به جاي امام علي عليه السلام ، ابوبكر را براي خلافت انتخاب كردند. زيديه ميانه رو، بر اين اشكال چنين پاسخ دادند كه انتخاب علي عليه السلام به سِمت خلافت، چندان روشن نبوده است و نظريه نص خفي و نص جلي را مطرح كرده، انتخاب صحابه را اجتهادي تحليل ميكنند. تبيين تئوري انتخاب اجتهادي صحابه توسط شاخه جريريه از زيديه مطرح شده و برخي از متكلمان زيدي گرا آن را پذيرفتهاند. البته در اين ميان گرايشات سياسي و قومي در انتخاب ابوبكر نيز دخيل بوده است كه با نظريه اجتهاد در تعارض است. اتان كلبرگ، با استناد به منابع زيدي به خوبي اين ديدگاهها را گزارش و تحليل ميكند. نظريه مصلحت، انگاره ديگري است كه برخي از زيديان در تحليل انتخاب ابوبكر به عنوان خليفه مطرح كردهاند. اختلاف نظر در مسأله خليفه پس از پيامبر صلي الله عليه و آله باعث شد جامعه اسلامي بعد از رحلت نبوي به دو گروه تقسيم شود: گروه اول علي عليه السلام و پيروانش كه قائل به امامت وي به دستور الاهي و وحي قرآني بودند و گروه دوم باقي مانده مردم همانند شتر سرگردان به بيراهه رفتند. طرفداران نظريه اجتهاد صحابه در انتخاب خليفه، در زمره گروه دوم قرار دارند. تحليل ديدگاه زيديان در باره خلفاي سه گانه و صحابهاي كه طرفدر آنها بودند بحث بعدي كلبرگ در اين مقاله است.
2. فقه الحديث
با درنگ در عناوين و شمارگان مقالات غربيان ميتوان گفت مطالعات فقه الحديثي پس از بررسيهاي تاريخي، دومين عرصه حضور آنان در حديث پژوهي به شمار ميآيد و علاقهمندان متعددي از مستشرقان را به خود جلب كرده است. البته مستشرقان به مباحث عام و نظري فقه الحديث، همچون اصول و قواعد فهم حديث، منبع شناسي فقه الحديث،... چندان نپرداختهاند؛ لكن در فقه الحديث موضوعي شاهد تنوع و