1 ـ 1. روش شناسي
مطالعات روش شناسي۱ يكي از محورهاي مورد علاقه مستشرقان در حديث پژوهي است؛ در اين گونه پژوهشها، مستشرقان سعي دارند آثار مهم حديثي مسلمين را مورد بررسي منهجي و ساختاري قرار داده، با يكديگر مقايسه كنند، و تأثير و تأثرات آنها را از يكديگر بنماياند. براي نمونه اصول اربعمأة، صحيفه سجاديه، کتب اربعه، المغازي أبان بن عثمان و... از جمله آثار حديثي شيعه هستند كه در نگاشتههاي مستشرقان روش پژوهي و محتواشناسي شدهاند؛ البته مراد از محتواشناسي، بيشتر ريختشناسي ساختاري و توصيف سازواره دروني آثار است، نه بررسي تحليلي درون مايه آنها، كه تخصصي فراتر از دانستههاي شيعه شناسي غربيان را بر ميطلبد. از اين رو، تا كنون اثري، با لحاظ اين ويژگي پژوهشي، از مستشرقان توفيق نشر نيافته است، مگر آن که با اندكي تسامح، ترجمه برخي از آثار شيعي همانند صحيفه سجاديه، سخنان امام علي عليه السلام ۲ و... به زبانهاي لاتين را، از جمله اين تلاشها قلمداد كنيم. اصول اربعمأه۳ مقالهاي از اتان كلبرگ۴ است که به بررسي جايگاه اصول چهار صد گانه حديثي در انديشه حديثي اماميه پرداخته است. مقاله كلبرگ، پژوهشي در مفهوم اصطلاح اصل در علم الحديث و تبيين چگونگي برخورد حديث پژوهان با اصول روايي در ادوار مختلف تاريخ حديث شيعه است که با نگاهي تاريخي، به گردآوري و تحليل ديدگاههاي انديشوران شيعي در باره جايگاه و ارزش اصول حديثي پرداخته است. كلبرگ در آغاز مقاله خود، به معناشناسي كلمه «اصل» و تفاوت آن با اصطلاح «كتاب» پرداخته و تفاوتهاي آن دو را با يكديگر نشان داده است. اصل در تعريف وي، مجموعه خاص حديثي است كه تنها سخناني ـ احاديثي ـ از امام عليه السلام را در بردارد كه براي نخستين بار به نوشتن آنها اقدام شده است، در برخي موارد نيز، مولفِ«اصل»، احاديثي را گزارش ميكند كه خود مستقيماً از امام عليه السلام شنيده است. در موارد ديگر، اصل به راوي حديث و آنچه كه وي از امام عليه السلام شنيده، متّكي است. همگي مولفانِ«اصل»ها، در دوره حيات ائمه عليهم السلام ميزيستهاند و گفته شده است بيشتر آنان، شاگردان امام جعفر صادق عليه السلام بودهاند؛ هر چند كه تأليف اصول تا نسل بعد از وفات ايشان نيز تداوم داشته است. در نگاه كلبرگ عواملي چند، بحث را در باره كتب اصول مشكل كرده است. در باره شمارگان اصول نيز پريشاني وجود دارد. هويت مؤلفان اصول، همانند مسأله شمار آنهاست و در حال حاضر، به طور مشخص، اسامي كمتر از چهار صد نفر از آنان را ميتوان از منابع موجود، فراهم نمود. وي ميزان اعتبار اصول نزد علماي اخباري و اصولي شيعه را گزارش كرده و در ادامه شماري از مؤلفان اصول و نسخههاي موجود اصول در كتابخانههاي ايران را معرفي نموده است. ديدگاههاي مرحوم استرآبادي، شيخ طوسي، شهيد ثاني، بهاء الدين عاملي و محمد باقر وحيد بهبهاني در اعتبار اصلها، و نقش علم رجال در فهم درجه توثيق مؤلفان، از ديگر موضوعات اين مقاله است۵ . «سيرة اهل الكساء: نخستين منابع شيعي در باره زندگينامه
1.. Methodology studies.
2.. ر.ك: پژوهشهاي خاورشناسان در باره نهج البلاغه.
3.. Al ـ Usul al ـ arbaumia,pp۱۲۸ ـ ۱۶۶.
4.. Etan Kohlberg.
5.. ترجمه فارسي مقاله را بنگريد: علوم حديث، ش ۱۷، ص۶۹ ـ ۱۲۳.