ساز و كار خداوند در معرفت‏ بخشى - صفحه 173

سخن آنان، و يا تفسير مراد وحى همت بگمارد! و نظريه‏هاى مخالف خويش را در سويه‏ى باطل قرار دهد:
«لاجبر و لا تفويض بل امر بين الامرين»
اكنون سؤال از نگارنده‏ى مزبور اين است كه نظر مبارك ايشان و تبار فكرى وى، كه مُعظم شماره‏هاى نشريه‏ى وزين «سفينه» را، آراسته‏است، به كدام‏يك از سه سويه آن حديث گهربارِ قدسى‏تبار، نشانه مى‏رود؟!
عدم توجه به اين ملاك، نگارنده‏ى محترم را، هم‏چون ساير تفكيكيان به ويژه استاد بزرگ اين گرايش؛ جناب مرحوم آيةاللَّه ميرزامهدى اصفهانى و شاگردان وى، به تنگناهاى تناقض‏آميز گرفتار، و وى را وادار به حملات بى‏فايده و تند به بزرگانى كرده، كه نخواسته‏اند از اين معيار غفلت نمايند و به دامن اشاعره‏ى قائل به نظريه «كسب» يعنى هم‏شيره جبر بلكه عين جبر، فرو غلتند، و يا به بستر ناهموار اعتزال، از انديشه ناب توحيد افعالى اعتزال برگزينند.
در همين سخن كوتاه از مقاله، كه نقل آن گذشت، به خوبى مى‏توان جبرگرايى را مشاهده كرد، نظريه‏اى كه جز برآمده از نابسامانى در حوزه فكرى نيست و جز تشويش آرا، چيزى به دنبال ندارد، اگرچه سعى بر آن بوده كه نظام‏مند، به ارايه نظر پرداخته‏شود اما حاصل آن.
به نظر مى‏رسد در وهله اول و بيش و پيش از هر چيز، بايد نگارنده محترم نظريه خويش را تبارشناسى مى‏نمود، تا معلوم باشد، ريشه نظرى را كه او به آن مى‏بالد از سرچشمه آلوده اشعرى سقايت شده، اگرچه به‏ظاهر به برخى انديش‏وران فرقه ناجيه منسوب است، لكن گويش همان گويش است، و گوينده به چهره‏اى ديگر!
نگارنده محترم چنان به ترويج ديدگاه مرحوم ميرزامهدى اصفهانى پرداخته، كه ماحصل نگاشته‏اش جز ترجمه و پردازش عبارات وى چيزى بيش نيست! حالا با چه انگيزه‏اى ترجمه عبارات ايشان را به نام خويش به صورت مقاله درآورده است،

صفحه از 170