4-2- نكته قابل توجه در كلام اين عالم بزرگوار، آن است كه به اعتقاد وى، همان ذرّاتى كه در عالم ذرّ روح به آنها تعلّق گرفته و قابليت خطاب پيدا كردهاند، در اين دنيا با استفاده از موادّ دنيوى رشد مىيابند و به انسان كامل تبديل مىگردند. بعد از مردن نيز، تمام آنچه از اين دنيا به آن افزوده شده است،در قبر مىپوسد و از بين مىرود، اما آن ذرّه به حال خود باقى مىماند و هيچ تغييرى در آن پديد نمىآيد تا اين كه در قيامت دوباره رشد مىكند و به همان بدن قبلى تبديل خواهد شد. امّا عبارت ايشان در يك مورد ساكت است:آيا ذرّه شكل گرفته در عالم ذرّ و روحى كه به آن تعلّق گرفته بود، بعد از عالم ذرّ كجا و چگونه هستند؟
مراد وى از ذرّات، همان ذرّاتى هستند كه بر اساس روايات، به عنوان ذريّه حضرت آدم عليه السلام از پشت او خارج شده و بعد از تعلّق ارواح به آنها مورد خطاب الهى قرار گرفتهاند. بديهى است كه از نظر روايات، نه ابدان ذرّى ازلى بوده و نه ارواحى كه دو هزار سال پيش از آن ابدان خلق شده بودند.بنابراين به نظر نمىرسد كه مقصود ايشان از تعبير «في الأزل» مفهوم واقعى واژه «ازل» بوده باشد.
5. ملاصالح مازندرانى (م 1081 يا 1086 ه.ق)
5-1- وى در توضيح حديث «إنّ اللَّه أخذ ميثاق شيعتنا بالولاية وهم ذرّ» مىنويسد:
«وهم ذرّ» أي: في صلب آدم أو بعد إخراجهم منه، ولكلّ واحد رواية تدلّ عليه.... ثم إنّهم لمّا غفلوا - إلاّ من شاء اللَّه- عن تذكّره في هذه الأبدان - إمّا لعدم شرط التذكّر أو لوجودمانع منه بعث اللَّه الأنبياء تكليفاً لهم ثانياً لدفع الغفلة وتكميل الحجّة. والغفلة عن التكليف الأوّل - لتعلّقهم بالعوايق وتمسّكهم بالعلايق المانعة من التذكّر - لايوجب خلوّه عن الفائدة. (22: ج 7، ص 121)