پايان سالهاى ابرى « بازخوانى مجدّد يوم الدار » - صفحه 80

اصفهانى)

حتّى ادبيات و لحن خود پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله هم در اينجا (يوم الدّار) با آن‏چه كه در واقعه غدير ابراز كردند، بسيار مشابه و بعضاً يكى است: قالَ ابنُ عبّاس: فَهَبَطَ رسولُ اللَّه، فَكَرِهَ اَن يُحَدِّثَ النّاسَ بشَى‏ءٍ اِذ كانوا حديثى عهدٍ بالجاهليّة...فاحتمل رسولُ اللَّه حتى اذا كان اليوم الثامن عشر، اَنزلَ اللَّه عليه: (يا ايها الرسول...). پس پيامبر صلى اللَّه عليه وآله فرمود: يا ايها الناس، اِنَّ اللَّه ارسلنى اليكم برسالةٍ و اِنّى ضِقْت بِها ذرعاً، مخافَةَ اَنْ تَتَّهمُونى و تُكذّبونى، حتّى عاتبنى رَبّى‏ فيها بِوَعيدٍ اَنْزَلَهُ عَلَىَّ... (26: ج 1، ص 192 - 193)
آيا اين شباهتها اتّفاقى است؟ به هر ترتيب، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله به اميرالمؤمنين عليه السلام مى‏فرمايند تا بنى عبدالمطّلب را فراخواند، و از سوى ديگر غذايى نيز تدارك ببيند. اميرالمؤمنين عليه السلام مى‏فرمايند: امر پيامبر صلى اللَّه عليه وآله را عمل كردم و بنى عبدالمطّلب را - كه در آن روز كما بيش چهل مرد مى‏شدند و در ميانشان عموهاى پيامبر يعنى ابوطالب و حمزه و عباس و ابولهب هم بودند - فرا خواندم. جالب است بدانيم كه اميرالمؤمنين عليه السلام به هنگام دعوت ايشان مى‏فرمود: اَجيبُوا رسول اللَّهِ فى منزلِ ابى‏طالبٍ. (59: ج 18، ص 215)
از اين تعبير صريح اميرالمؤمنين عليه السلام به روشنى پيداست كه قوم با اصل دعوتِ پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله و اينكه ايشان خود را رسولِ خدا مى‏داند، كاملاً آشنا بودند.
عاقبت آنها آمدند و پس از طى مقدّماتى، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله خطاب بديشان فرمود: يا بَنى عبدالمطّلب! اِنّى وَ اللَّهِ ما اَعْلَمُ شابّاً فى العَرَبِ جاءَ قومَه باَفضلِ ممّا قد جئتُكُم به، اِنّى جِئتُكُم بخير الدنيا و الآخرة و قَد اَمَرنى اللَّهُ اَنْ اَدعُوكُم اليه، فأيّكم يُوازِرُنى على‏ هذا الامر على ان يكون اَخى و وصيّي و خليفتى فيكم؟ فَاَحجَمَ القوم عنها جميعاً.
سخن در اينجاست كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله مى‏فرمايد: من چيزى را براى شما آورده‏ام كه بهتر از آن را هيچ جوانى در عرب براى قوم خويش نياورده است، من خير دنيا و آخرت را براى شما آورده‏ام و خدا مرا امر كرده تا شما را بدان فراخوانم. اگر اين روز، روز آغاز دعوت علنى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله به رسالت خود بوده، آيا جاىِ آن نداشت و

صفحه از 93