پايان سالهاى ابرى « بازخوانى مجدّد يوم الدار » - صفحه 73

است و نه خَمس. ثانياً به قرينه «مختفياً خائفاً» معلوم مى‏شود كه اصل دعوت آشكار بود والّا چرا بايد پيامبر صلى اللَّه عليه وآله احساس نا امنى كند و خود را پنهان سازد. ثالثاً بنا بر روايت اوّل كه از كافى نقل كرديم، دليل خائف بودن ايشان، خوفِ از خلاف بوده است و بدين دليل، به تعبير حديث اوّل: «كَفَّ» تا اينكه آيه نازل شد: فَاَصْدَع بِما تُؤمَر.
2- 3- 6. و امّا پيامبر صلى اللَّه عليه وآله از مخالفت در باب چه امرى خائف بود؟ چنانكه ديديم. اين امر مربوط به اصلِ دعوت به نبوّت و رسالت نمى‏تواند باشد، چرا كه آن، بنا به دلايلى كه گفتيم، آشكار بود. حتّى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله به همراه اميرالمؤمنين عليه السلام و حضرت خديجه عليها السلام به مسجدالحرام مى‏رفتند و آشكارا به نماز مى‏ايستادند. در اين زمينه، خبر عفيف الكِندى مشهور است كه چون براى تجارت به مكّه آمد و در مسجدالحرام با نمازگزارىِ آشكار اين سه بزرگوار، روبرو شد، از عبّاس (عموى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله) كه همراهش بود، شگفت زده پرسيد: اى عبّاس چنين دينى را در ميان شما نمى‏شناختيم. گفت: آرى [چنين است‏] به خدا قسم. آنگاه عفيف درباره اين سه بزرگوار مى‏پرسد و عبّاس آنها را معرّفى مى‏نمايد و بعد اضافه مى‏كند كه: واللَّه ما عَلَى الارض اَحَدٌ يَدينُ بهذا الدّين اِلّا هؤلاء الثّلاثة.حال اگر اين جمله آخر را مقايسه كنيم با روايت اميرالمؤمنين عليه السلام كه از خصال صدوق نقل كرديم، اين نتيجه به دست مى‏آيد كه اين نماز آشكار در اثناىِ همين سه سالى اقامه مى‏شد كه جز حضرت على عليه السلام و حضرت خديجه عليها السلام كسى به پيامبر صلى اللَّه عليه وآله ايمان نياورده بود. و البتّه مردم از محتواىِ اين دين (مگر امر وصايت و وزارت اميرالمؤمنين عليه السلام) كاملاً باخبر بودند. چنانكه در همين روايت عفيف الكِندى منتهى‏ با طريق ديگر، عبّاس در مورد پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله و دين ايشان چنين توضيح مى‏دهد:
يُصَلّى وَ يَزْعَمُ اَنَّهُ نَبىٌّ...وَ هو يَزعَمُ اَنَّهُ سَتُفْتَحُ عليه كنوزُ كسرى‏ و قيصَر. حَدَّثَنا اَنَّ رَبَّهُ رَبُّ السماواتِ و الارض اَمَرَهُ بهذا الدينِ الَّذى‏ هُوَ عَلَيه. (۲۳: ج ۴، ص ۱۱۸)
علاوه بر اين، مشركان به نزد پيامبر صلى اللَّه عليه وآله مى‏آمدند و از ايشان در باب اثباتِ رسالت حضرتش معجزه مى‏خواستند و پيامبر نيز به اذن خداوند انجام مى‏داد، هر

صفحه از 93