چهار نكته درباره قرآن‏ - صفحه 26

اولاً بايد دانست كه اين اجتماع، اجتماع بدن‏ها نيست، بلكه اجتماع فكرها و انديشه‏ها است. ممكن است گروهى در يك جا جمع باشند، ولى هريك در فكر كار خود باشد. اين مطلب، اجتماع بدن‏ها است. مهم‏تر از آن، اجتماع انديشه‏ها است كه دانشمندان در طول قرن‏ها داشته‏اند و همچنان دارند.
وقتى حاصل انديشه‏هاى انديشمندان هر دوره به دوره بعد رسيد، در نتيجه امروز - در سال 1383 قمرى - اجتماع چهارده قرن انديشه را در كنار هم مى‏توان يافت.
نكته مهم اين است كه برخى از دانشمندان، قرين‏هايى از شياطين دارند كه به آنها درس مى‏آموزند و القائاتى مى‏كنند. قرآن، از دستگاه وحىِ شياطين خبر مى‏دهد:
ان الشياطين ليوحون الى اوليائهم ليجادلوكم. (انعام (۶) / ۱۲۱)
در طول چهارده قرن گذشته، علاوه بر انديشه‏هاى انسانها، بايد اين القائات شياطين را نيز افزود.
ثانياً - از تمام جمعيت جهان، دست‏كم نيمى از آنها مادّى‏اند كه بكلّى منكر خداوند و عوالم غيبى هستند. آن همه ابواب علوم الهى در قرآن هست، شامل مبدأ، صفات جمال و جلال آن، قضا و قدر و مشيت و افعال او، مُبدَعات علم، مُخترعات علم، علم به ملائكه و اجنّه و برزخ و قيامت و عوالم بعد و... ماديّون كه منكر آنها هستند، چگونه مى‏توانند مانند آنها را بياورند؟
فردى كه نجّارى نمى‏داند، چگونه مى‏تواند منبرى مانند اين منبر بسازد؟ همين‏گونه آن كس كه از تذهيب و قالى‏بافى بى‏خبر است، آيا مى‏تواند تابلو فرش نفيس هنرى بسازد؟ انسان مادّى، تا آخر عمر دنيا نمى‏تواند چنين مجموعه‏اى الهى در چنين اوج و تعالى بياورد.
از نيم ديگر جمعيت جهان، هشتاد درصد، افراد بى‏سواد و فاقد علم‏اند كه اساساً از اين دايره خارجند. از بيست درصد باقى‏مانده، قسمتى مسلمان‏اند كه خود، از آوردنِ مثل قرآن، اقرار به عجز مى‏كنند. بخشى ديگر، دانشمندان يهود و نصارا و مجوس‏اند كه سطح الهيّات آنها از كتابهايشان پيدا است. آن مطالب چگونه

صفحه از 27