هنگامى كه يكى از شيعيان به گونه خصوصى بر اين امر خرده مى گيرد، تأكيد مى كند كه اگر اين اعتراضات تكرار گردد، از او كناره گيرى كند. ۱ وى خادم خود را كه معاويه را لعن كرده بود، از كار بركنار كرده، و وساطتها براى بازگرداندن وى بى اثر بوده است. ۲ در چنين جوّ مخاطره آميز اقدام به عرضه كتابى همچون كافى چندان طبيعى نيست.
4. در توقيعات محمد بن عبدالله حميرى، از حدود ده روايت پرسش شده است. ۳ در پاسخ نيز گاه جواب صريحى داده نشده وتنها به نقل روايات مساله وتخيير بين آنها اكتفا شده ۴ . به هرحال مقايسه اين توقيعات با كتاب كافى با حجم حدود 16 هزار روايت مقايسه نادرستى است.
5. اساسا عرضه كتاب بر ائمه عليهم السلام رسم شايعى نبوده و نسبت كتب عرضه شده به كتب عرضه نشده اندك است. ۵
6. عرضه كتاب بر نايبان امام زمان عليه السلام بسيار نادر است. تنها كتاب التكليف شلمغانى است كه برجناب حسين بن روح عرضه شده است كه اين امر به خاطر وضعيت ويژه شلمغانى بوده كه پيشتر از وابستگان نظام وكالت بوده، ولى سپس منحرف شده و مشكلات اجتماعى ـ عقيدتى حادّى براى جامعه شيعى به وجود آورده بود. كتاب فوق در تمام خانه هاى شيعيان حضور داشته، لذا بررسى صحت و سقم آن ضرورت جدى داشته است. پرسش اصلى درباره كتاب التكليف هم اين بوده كه آيا شلمغانى رواياتى از اين كتاب را جعل كرده يا خير؟ آيا در اين كتاب تدليس رخ داده ياخير؟ واين گونه احتمالات در مورد كافى نبوده است.
از سوى ديگر، گويا كتاب شلمغانى به صورت فقه مأثور و بدون ذكر سند بوده ۶ التكليف شلمغانى مى داند. ، لذا بررسى صحت وسقم آن از طريق بررسى اسناد روايات ميسور نبوده است. بنابراين ازجهات مختلف بين كافى وتكليف وبين كلينى وشلمغانى تفاوت وجود دارد و نمى توان يكى رابه ديگرى قياس كرد.
1.- غيبت شيخ طوسى، ص ۳۸۴/۳۴۷.
2.- همان مصدر، ص ۳۸۷/۳۴۸.
3.-ر. ك. احتجاج، ج ۲، ص ۵۶۴، ۵۶۶، ۵۷۴، ۵۷۶، ۵۸۲، ۵۸۴، ۵۸۵، ۵۸۹.
4.-احتجاج، ج ۲ ص ۵۶۹، ونيز ر. ك .ص ۵۷۹، ۵۸۱، ۵۸۲، ۵۸۷.
5.- مع الكلينى و كتابه الكافى ، ص ۲۳۳ - ۲۳۵.
6.-به خصوص اگر اين سخن مرحوم سيد حسن صدر را در كتاب «فصل القضاء فى الكتاب المشتهر بفقه الرضا» بپذيريم كه كتاب فقه الرضا را همان