لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى بااستفاده از دروس آيت الله شبيري - صفحه 124

پرسش مى كرده اند، چنانكه در توقيعات محمد بن عبدالله حميرى نمونه هايى از آن ديده مى شود، همچنين كتاب تكليف شلمغانى بر جناب حسين بن روح عرضه شده و بجز دو يا سه روايت، بقيه آنها از روايات امامان دانسته شده است. بنابراين بسيار بعيد مى نمايد كه كلينى ـ با اين كه در شهر وكلاء مى زيسته وبه طور طبيعى بين وى وايشان پيوندى گسترده بوده لذا عرضه كتاب براى وى ميسور بوده واو خود نيز مدت بيست سال با احتياط تمام به تأليف كتاب پرداخته و عرضه كتاب هم از اهميت بسيارى برخوردار بود كه سستى در آن جايز نيست، با اين همه ـ از عرضه كتاب خوددارى كرده و از ميزان اعتبار كتابى كه تا روز قيامت ملاك عمل مردمان است، پرسش نكرده باشد.
به عنوان تأييد، اين نكته را بايد دانست كه برخى از شاگردان كلينى همچون صفوان ونعمانى (كه نسخه كتاب به آنها منتهى مى گردد) و ابو غالب زرارى (كه حدود ربع كتاب كافى را به دست خود استنساخ كرده) براى حل حوائج دنيوى دست به دامان نايبان حضرت مى زده اند. مثلاًابوغالب زرارى براى حل اختلاف خود با همسرش از جناب حسين بن روح استمداد مى جويد و حاجتش بادعاى حضرت برآورده مى گردد. وقتى اين افراد براى برطرف شدن حوائج دنيوى، از امام عليه السلام يارى مى جسته اند ۱ ، چگونه مى توان باور كرد كه براى بررسى صحّت و سقم كتاب كافى با آن همه اهميت اقدام نكنند؟!

بررسى دليل چهارم

اين دليل از زواياى چندى ناتمام است:
1. مرحوم كلينى هيچ روايتى مستقيم از نواب اربعه نداشته و روايت غير مستقيم وى هم از ايشان بسيار اندك است. ۲ اين امر نشان مى دهد كه برخلاف ادعاى اين دليل،

1.- ظاهر عبارت محدّث نورى آن است كه نعمانى و صفوانى نيز همچون ابوغالب زرارى براى حلّ مشكلات خودش به نايبان حضرت مراجعه كرده اند، ولى اين مطلب را در مصدرى نيافتيم.

2.- روايت كلينى از عثمان بن سعيد عمرى به طور صريح ديده نشده، البته در اسنادى از كافى نام عثمان بن سعيد در اسناد ديده مى شود (كافى، ج ۲، ص ۳۱۸/۱۱، ج ۵، ص ۹۴/۹، ج ۵، ص ۵۴۸/۹، ج ۶، ص ۴۵۰/۳، ج ۷، ص ۸/۹). در اين مورد علاوه بر احتمال وقوع تحريف، دليلى نداريم كه مراد از عثمان بن سعيد، نائب خاصّ حضرت باشد. نام محمد بن عثمان هم درپاره اى اسناد كافى ديده مى شده (كافى ج۲، ص ۴۴/۲، ونيز در ج ۳، ص ۲۴۴/۴ و ۲۴۵/۱) كه در دو مورد اخير گويا سند محّرف بوده است . به هر حال دليلى نداريم كه مراد، محمد بن عثمان بن سعيد باشد. بارى در كتاب كافى هيچ روايتى از نايبان امام زمان عليه السلام ثابت نشده است (ر. ك. كافى، ج ۱، ص ۳۲۹)، ولى در ديگر كتب حديثى رواياتى اندك از كلينى از ايشان با واسطه ديده مى شود. ر.ك.غيبة الطوسى ص ۲۷۱ ، ۲۹۰، ۳۵۳، فرحة الغرى: ۱۱۲، كمال الدين :۴۸۳/۴، دلائل الامامة: ۵۲۵/۴۹۸، گويا اين احاديث از كتاب رسائل الائمه مرحوم كلينى گرفته شده باشد.

صفحه از 139