كه معصومين(عليهم السلام) بر اعمال ديگران دارند، حكايت كند و الا صحابي يا تابعي كه از خطا و گناه مصون نيستند، تنها به اين دليل كه زمان يا خود پيامبر(صلي-الله عليه و آله وسلم) و يا صحابه و تابعين را درك كردهاند، نميتوان سخن ايشان را قابل اعتبار دانست و آن را حديث ناميد؛ امّا دربارهي اهلبيت(عليهمالسلام) اينگونه نيست؛ چرا که براي اثبات عصمت ايشان در کتابهاي کلامي دلايل کافي و قانع کننده در اينباره بيان شده است که خواننده ي محترم ميتواند جهت اثبات اين مطالب به کتاب هاي مربوط مراجعه کند.
خبر، اثر و روايت
اين سه اصطلاح از لحاظ معناي لغوي۱ با هم تفاوت دارند وليكن در معناي اصطلاحي در نزد محدثان به يك معنا بوده و مرادف با كلمهي "حديث" ميباشد.۲
اهل سنّت نيز اين الفاظ را مترادف با حديث ميدانند؛ امّا معمول در بين ايشان اين گونه است كه خبر در علم حديث، شامل سخنان پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) است و سخنان صحابي و تابعين را اثر ميدانند.
اهميّت يادگيري حديث
احاديث اهلبيت(عليهم السلام) يكي از مهم ترين منابع فهم دين در كنار قرآن قرار گرفته است كه بيشترين حجم گزارههاي دين را به خود اختصاص داده است.
اين منبع فهم دين، در صورت اطمينان به صادرشدن، از معصومين(عليهم السلام) در كنار قرآن، فراهمكننده ي سعادت و رسيدن انسان به كمال است.
معارف اسلامي در سايه سار تعليم قرآن و حديث رشد كرده و بارور گرديده است؛ بنابراين، ميتوان آموختن و يادگيري حديث را از بديهيات معرفتي دانست.
انسان براي رسيدن به سعادت و كسب علوم ديگر، نياز به قرآن و احاديث اهلبيت(عليهم السلام) دارد.
امام صادق(عليهم السلام) فرمود:
«ما مِنْ شَيءٍ اِلّا وَ فيهِ كِتابٌ اَوْ سُنَّه.»۳
1..بر چيزي است كه آن را گزارش ميدهند، حال يا اين خبر، خبر مهمي باشد و يا غير مهم، اثر نيز به معناي بر جاي مانده از چيزي است، روايت هم در لغت به معناي حمل و نقل ميباشد.
2.. آنچه در اين جا بيان شد، گفتاري است كه مورد قبول بيشتر محدثين ميباشد و گرنه در اينجا هم مختصر اختلافي وجود دارد. رجوع كنيد به كتاب آشنايي با علوم حديث نوشتهي علي نصيري، ص ۲۵- ۲۸.
3.(محمّد بن يعقوب كليني، كافي، سيّد جواد مصطفوي، تهران، وفاء، ۱۳۸۲، ج۱، ص ۵۹، ح۴.)