بررسي اصل رجالي « وثاقت رجال کتاب نوادر الحکمه » - صفحه 88

درباره قيد«باسناد منقطع» ظهور عبارت نجّاشي انقطاع ميان محمّد بن احمد و محمّد بن عيسي است؛ امّا با توجّه به اين‌كه محمّد بن احمد در طبقه بعد از محمّد بن عيسي قرار دارد ۱ و امكان نقل از او را دارد انقطاع بين اين دو تضعيف مي شود. از سوي ديگر ابن‌وليد عبارت «ما تفرد به محمّد بن عيسي من كتب يونس» را آورده ۲ كه با اين عبارت احتمال انقطاع بين محمّد بن احمد و محمّد بن عيسي رد شده و وجود اشكال ميان محمّد بن عيسي و يونس تعيين مي گردد. ۳ مؤيّد لقاي عبيدي نسبت به يونس ثابت نشده و عبارت ابن‌وليد نشان مي دهد كه محمّد بن عيسي از كتب وي بدون اجازه نقل حديث مي كرد. بنابراين انقطاع سند ميان اين دو ثابت مي شود.
اكنون بايد به قيد «تفرد» بپردازيم. اگر منفردات يك راوي تضعيف شود، معنايش عدم اعتماد استقلالي به او خواهد بود و روايات وي به‌عنوان مؤيد و اموري از اين قبيل قابل استفاده مي شود و بالاستقلال حجّت نيست. نسبت به قيد«يتفرد به» كه شيخ طوسي آورده و«ما تفرد به» كه نجّاشي از قول شيخ صدوق نقل مي كند، بايد گفت كه ظهور اين ‌قيد و برداشت نجّاشي و معاصران او از آن، دلالت بر ضعف منفردات عبيدي است به‌ همين دليل نجّاشي و ديگران به اين سخن اعتراض كرده و علاوه بر اين كه محمّد بن عيسي را جليل، ثقه، عين، كثير الروايه و حسن التصانيف مي شمرند، مي گويند:«من مثل ابي‌جعفر محمد بن عيسي». ۴ ؛ بنابراين ابن‌وليد و شيخ طوسي ۵ ؛ ۶ ؛ ۷ در تضعيف ابن‌عيسي تنها مي مانند. در جمع ميان اقوال، با توجّه به حساسيّتي كه از قميون نسبت به‌نقل كتب بدون اجازه، سراغ داريم. ۸ مي توان گفت كه ابن‌وليد نسبت به روايت محمّد بن عيسي از يونس بن عبد الرحمان بدون اجازه، حساس شده و وي را به دليل اين كار تضعيف كرده است؛ امّا ديگران وثاقت و جلالت عبيدي را اعظم و ارجح از اين دانستند كه وي را به‌خاطر روايت بدون اجازه، تضعيف كنند.
در بياني ديگر مي توان گفت كه اصل بر عدم پذيرش مرسلات بوده؛ مگر اين‌كه اثبات شود مرسِل، كسي است كه بناي او بر نقل از ثقات است و يا در نقل از نسخه ها دقّت لازم را نسبت به اعتبار نسخه مي كند، مثل ابن ابي‌عمير، صفوان و بزنطي. عدم پذيرش مرسلات محمّد بن عيسي از سوي ابن‌وليد و به تبع او شيخ طوسي طبق اصل است و معناي او اين است كه ابن‌وليد و شيخ نتوانستند ابن‌عيسي را به مشايخ ثلاث ملحق كنند؛ امّا نجّاشي و ساير اصحاب، چنين الحاقي را روا دانسته اند.
بررسي ساير مستثنين نشان مي دهد كه ابو يحيي واسطي به‌جهت ضبط خود از سوي نجّاشي تضعيف شده، ۹ احمد بن هلال در عين«صالح الروايه» بودن،

1.(تحرير المقال، ص۹۶.)

2.(رجال النجّاشي، ص۳۳۳، ش۸۹۶.)

3.(ر.ك: الاستبصار، ج۳، ص۱۵۶، ذيل، ح۵۶۸.)

4.(ر.ك: الفهرست، ص۲۶۶، ش۸۱۳)

5.(رجال النجّاشي، ص۳۳۳، ش۸۹۶)

6.(روضه المتقين، ج ۱۴، ص۵۳.)

7.(ر.ک: رجال النجّاشي، ص۸۲، ش۱۹۸.)

8.(همان، ص۱۹۲، ش۵۱۳.)

صفحه از 98