ايشان در باره زيارت جامعه کبيره گفته است:
متن زيارت به گونهاي است که هر منصفي صدور اين معارف را از غير معصوم محال عادي ميداند؛ افزون بر آنکه خطوط کلي آن را با خطوط کلي معارف قرآن، هماهنگ ميبيند و اين چيزي است که ما را از بحث سندي آن بينياز ميکند.۱
شانهچي مينويسد:
در غير احکام، با استناد به «کل ما قرع سمعک فذره في بقعة الامکان»، « لکل مقال رجال» و «رب حامل فقه الي من هو افقه منه» نميتوان حديث را رد کرد. ۲
از طرف ديگر، علايم جعل، مانند مخالفت با کتاب خدا، محاورات عرفي، مخالفت با ضروري مذهب، سنت قطعي و اجماع قطعي در روايت تحف العقول يافت نميشود.
عدم تناقض و اضطراب در متن حديث و عدم وجود الفاظ رکيک و برخورداري عبارات از فصاحت و بلاغت را نيز ميتوان نشانهاي از اعتبار آن محسوب کرد.
روايت معايش العباد
شيخ انصاري روايت معايش العباد را در آغاز المکاسب، از تحف العقول نقل کرده است. همچنين وسائل الشيعة، صاحب جواهر و محقق ناييني۳ ، در موارد متعددي به روايت تحف العقول استدلال کردهاند.
سيد يزدي علو متن را شرط صحت اين روايت دانسته و مينويسد:
تعابيري که در اين روايت وجود دارد، از غير امام صادر نميشود، لذا ما وثوق به صدور پيدا ميکنيم.۴
يکي از مباني فقه براي عمل به روايت، برخورداري آن از شرايط حجيت است. در عصر حاضر در باره جبران ضعف سند تحف العقول، با عمل افراد، دو مبناي کلّي در بين فقها وجود دارد.
الف. آيت الله خويي فقط خبر صحيح السند را مشمول حجيت خبر واحد ميداند؛ خواه فقها به آن عمل کرده باشند يا عمل نکرده باشند. ايشان عمل مشهور را جابر ضعف سند نميدانند؛ همان طور که اعراض مشهور را مضر به اعتبار حديث نميداند. بر اين اساس، اين گونه روايات را مرسل و غير قابل اعتماد دانسته و نوشته است:
شرايط حجيت خبر واحد در آن وجود ندارد؛ زيرا مناط حجيت خبر واحد، وثاقت راوي است. پس استناد به روايات آن در هيچ يک از احکام شرعي جايز نيست.۵
1.. ادب فناي مقربان، ج۱ ، ص ۸۷ .
2.. علم الحديث، ص ۱۰۹.
3.. منية الطالب في شرح مکاسب (ج۱، ص ۲۶، ۲۷، ۲۹، ۳۱و ج۲، ص۲۳۳.
4.. حاشية مکاسب، ج ۱، ص ۲.
5.. مصباح الفقاهة، ج ۱، ص ۶ .