شرح احادیث اخلاقی معصومین(ع)

قرآن، پيامبر و انفاق (1)

قالت فاطِمةُ الزَّهْراءُ (عليها السلام): «حُبِّبَ إلىَّ مِنْ دُنْياكُمْ ثَلاثٌ، تِلاوَةٌ كِتابِ اللهِ، وَالنَّظَرُ في وَجْهِ رَسولِ اللهِ، وَالإنْفاقُ في سَبيلِ اللهِ».(١)[۱]
حضرت زهرا(عليها السلام) مى فرمايد: «سه چيز از دنياى شما محبوب من است: اوّل خواندن قرآن، دوم نگاه كردن به چهره رسول الله، سوم انفاق در راه خدا».
شخصيّت افراد متفاوت و داراى مراتب و درجاتى است، و از چند راه مى توان شخصيّت افراد را شناخت.
١. از راه «دعا»، كه ببينيم دعايش چگونه است، آيا فقط براى خود و فرزندانش دعا مى كند، كه در اين صورت خيلى حقير است، و يا اينكه دعايش عمومى است.
على(عليه السلام) وقتى دعا مى كند اين گونه است: خدايا آنچه از خوبيها به اوليايت درگذشته عنايت كردى و در حال عنايت مى كنى و در آينده عنايت خواهى كرد، به من عطا كن.
درباره حضرت زهرا(عليها السلام) آمده است كه امام حسن(عليه السلام)مى فرمايد: مادرم را در شب جمعه ديدم كه تا صبح مشغول عبادت پروردگار و پيوسته در حال ركوع وسجود بود تا اينكه سفيده صبح نمايان گشت، شنيدم كه مؤمنين را يك يك نام مى بَرد و دعا مى كرد امّا براى خودش دعا نكرد، عرض كردم: مادرجان چرا براى خودت دعا نمى كنى؟
فرمود: اوّل همسايه بعد خويشتن،اَلجارُ ثُمَّ الدّار.[۲]
٢. راه دوم براى شناخت فرد «شعر» است كه چه شعرهايى را حفظ مى كند يا مى سرايد.
٣. از راه محبوبيتهاى انسانى يعنى چه چيزهايى را دوست دارد.
در اين حديث حضرت زهرا(عليها السلام)مى فرمايد: از دنياى شما سه چيز محبوب من هست:

اوّل: تلاوت قرآن

قرآن پاك ترين كتاب از مبدأ پاكى و طهارت، بر پاك ترين قلب عالم هستى و از لبان پاك ترين مخلوق الهى، بر عالم وجود عرضه گرديد; به همين دليل كسانى مى توانند به اين كتاب نزديك شوند و از آن بهره گيرند كه ظاهر و باطنى پاك و طاهر داشته باشند.(إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِى كِتَاب مَّكْنُون * لاَّ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ).[۳]
در قرآن خداوند پيامبرش را به چند كار مأمور مى كند كه يكى از آن كارها اين است: «(وَأَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ); من مأمورم كه قرآن را تلاوت كنم».[۴]
و در جاى ديگر مى فرمايد:«(فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ); پس آن مقدار كه براى شما ميسّر است، قرآن تلاوت كنيد».[۵]

آداب تلاوت قرآن

در قرآن و روايات، براى تلاوت و بهره گيرى از آيات، آداب و شرايطى بيان شده كه به چند نمونه از آن اشاره مى شود:

١. پاكيزگى
«(لاَّ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ); و جز پاكان نمى توانند به آن دست زنند = دست يابند».[۶]
اين تعبير هم اشاره به پاكيزگى ظاهرى دارد كه براى تماس با قرآن بايد با طهارت و وضو باشيم، و هم اشاره به اينكه درك مفاهيم و محتواى اين آيات تنها زمانى ميسّر است كه از رذايل اخلاقى پاك باشيم.

٢. طهارت دهان

احاديثى از ائمّه(عليهم السلام) وجود دارد كه از دهان به عنوان «راه قرآن» و «يكى از راههاى پروردگار» ياد شده است.
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:
«نَظِّفُوا طريق القرآنِ. قيل: يا رسولَ اللهِ وما طَرِيقُ القرآنِ؟ قال: أفواهَكُم. قيل: بِماذا؟ قال: بالسّواكِ; راه قرآن را پاكيزه سازيد. پرسيدند: اى رسول خدا راه قرآن چيست؟ فرمود: دهانهاى شما. پرسيدند: چگونه پاكيزه كنيم؟ فرمود: با مسواك زدن».[۷]
در حديث ديگرى امام رضا(عليه السلام) از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)نقل مى كند كه فرمود:
«أفواهُكُمْ طَريقٌ مِنْ طُرُقِ رَبِّكُمْ، فَأَحَبُّها إلَى اللهِ أطْيَبُها ريحاً، فَطَيِّبُوها بِما قَدَرْتُم عَلَيهِ; دهانهاى شما راههاى پروردگارتان است، آن را پاكيزه سازيد».[۸]
دهانى كه غذاى مشكوك و حرام وارد آن مى شود، دهانى كه گناهان بزرگى چون دروغ، تهمت و غيبت را مرتكب مى شود، دهانى كه دل دردمندان را مى شكند، دهانى كه پيوسته مسلمانان از شرّ آن در واهمه و عذاب هستند چگونه مى تواند محلّ تلفّظ آيات قرآن باشد؟ تلاوت قرآن بايد از دهانى پاك بگذرد و گرنه آب صاف در يك نهر آلوده، بالاخره آلوده خواهد شد. اگر قرآن از دهان ناپاك بيرون آيد، مصداق اين حديث پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)است كه:«رُبَّ تال للقرآنِ والقرآنُ يَلْعَنُهُ; چه بسا تلاوت كننده قرآن، كه قرآن او را لعن مى كند».[۹]

٣. پناه بردن به خدا

به هنگام تلاوت قرآن بايد از شيطان رجيم و رانده شده، به خدا پناه برد، چنانكه آمده است:«(فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ); هنگامى كه قرآن مى خوانى، از شرّ شيطان مطرود، به خدا پناه بر».[۱۰]

٤. تلاوت به صورت ترتيل

قرآن را بايد به صورت «ترتيل» تلاوت كرد، يعنى شمرده، و توأم با تفكّر:«(وَرَتِّلِ القرآنَ تَرْتيلاً); و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان».[۱۱]
در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم:«إنّ الْقرآنَ لايُقْرَأُ هَرْمَةً ولكنْ يُرَتَّلُ تَرْتيلا، إذا مَرَرْتَ بآية فيها ذِكْرُ النّارِ، وقَفْتَ عِنْدَها وَتَعَوَّذْتَ باللهِ مِنَ النّار; قرآن را تند و دست و پا شكسته نبايد خواند، بلكه بايد به آرامى تلاوت كرد، هنگامى كه به آيه اى مى رسى كه در آن ذكر آتش دوزخ شده توقّف كن و بينديش (و مى انديشى) و به خدا از آتش دوزخ پناه بر».[۱۲]

٥. «تدبّر و تفكّر» در آيات قرآن

قرآن مى فرمايد: «(أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ); آيا درباره قرآن نمى انديشند».[۱۳]
در حديثى آمده است كه اصحاب و ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله)قرآن را ده آيه ده آيه از پيامبر مى آموختند، و ده آيه دوم را فرا نمى گرفتند، مگر اينكه آنچه در آيات نخستين بود از علم و عمل بجا بياورند.
عن أبى عبدالرحمن السّلمي، قال: حدّثنا مَنْ كانَ يُقْرِئنا مِنَ الصّحابَةِ أنَّهُم كانوا يأخُذونَ مِنْ رَسُولِ اللهِ(صلى الله عليه وآله) عَشْرَ آيات، فَلا يَأْخُذون في العَشْرِ الآخر حتّى يَعْلَموا ما في هذِه مِنَ العِلْمِ وَالْعَمَلِ.[۱۴]
و در حديثى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «اعْرِبوا القرآنَ وَالتَمِسُوا غَرائِبَهُ; قرآن را فصيح و روشن بخوانيد و از شگفتيهاى مفاهيم آن بهره گيريد».[۱۵]

آثار تلاوت قرآن

١. نورانيّت قلب
رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «اِنَّ هذِهِ القُلوبَ تَصْدَأُ كَما يَصْدَأُ الحديدُ. قيلَ: يا رسولَ الله فَما جَلاؤها؟ قال: تَلاوَةُ القرآنِ; اين دلها نيز همانند آهن زنگ مى زند. عرض شد: اى رسول خدا، صيقل دهنده دلها چيست؟ فرمود: تلاوت قرآن». [۱۶]

٢. ايجاد معنويّت در اهل منزل
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «ما اجتمَعَ قَومٌ في بيت مِنْ بُيوت اللهِ يَتْلُونَ كِتابَ اللهِ وَيَتَدارَسُونَهُ بَيْنَهُمْ، إلاّ نَزِلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكينَةُ، وَغَشِيَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْهُمُ الملائِكَةُ وَذكَرهُمُ اللهُ فِيمَنْ عِنْدَهُ; هيچ گروهى در خانه اى از خانه هاى خدا براى تلاوت كتاب خدا و مباحثه آن جمع نمى شوند، مگر آنكه آرامش بر آنان فرود مى آيد و رحمت ايشان را فرا مى گيرد و فرشتگان آنان را در ميان مى گيرند».[۱۷]

٣. توسعه روزى و حضور ملائكه در منزل
«عن أبى عبدالله(عليه السلام)قال:أميرالمُؤمنين(عليه السلام): البَيتُ الذي يُقْرَأُ فيهِ القُرآنُ و يُذْكَرُ اللهُ عَزَّوجَلّ فيه، تَكْثُرُ بَرَكتُه وَتَحْضُرُهُ المَلائِكَةُ وَتَهْجُرُه الشَّياطِينُ وَيضيُ لأهْلِ السَّماءِ كما تُضِيءُ الكَواكِبُ لأهْلِ الأرْضِ، و إنَّ البَيْتَ الّذي لايُقْرَأُ فِيهِ القُرْآنُ ولا يُذْكَرُ اللهُ عزَّوَجَلّ فيهِ، تَقِلُّ بَرَكَتُهُ وَتَهْجُرُهُ المَلائِكَةُ وَتَحْضُرُهُ الشَّياطِينُ; امام صادق(عليه السلام)مى فرمايد: على(عليه السلام)فرموده است: خانه اى كه در آن قرآن خوانده مى شود، و نام خدا در آن برده شود، بركت در آن خانه زياد مى شود، وملائكه در آن حضور پيدا مى كنند، و شيطانها از آن خانه دور مى شوند، و براى اهل آسمان مى درخشد همان گونه كه ستارگان براى اهل زمين مى درخشند، و خانه اى كه قرآن در آن خوانده نمى شود و نام خدا در آن برده نمى شود، بركت آن خانه كم است، و ملائكه از آن خانه رانده و دور مى شوند و شيطانها در آن خانه حاضر مى شوند».[۱۸]

شاكيان در قيامت

در قيامت شاكيانى هستند كه از انسان شكايت مى كنند:
١. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در روز قيامت نزد خداوند شكايت مى كند و مى گويد:
«(وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً); و پيامبر عرضه داشت: پروردگارا! قوم من قرآن را رها كردند».[۱۹]
اين شكايت پيامبر(صلى الله عليه وآله) امروز نيز هم چنان ادامه دارد، كه اين قرآن را به دست فراموشى سپردند، قرآنى كه عامل پيروزى و حركت و ترقّى است، قرآنى كه برنامه زندگى در آن وجود دارد; اين قرآن را رها ساختند و دست گدايى به سوى ديگران دراز كردند و قرآن در ميان آنها به صورت يك كتاب تشريفاتى درآمده است; تنها الفاظش را با صداى جالب از دستگاههاى فرستنده پخش مى كنند، و براى افتتاح خانه نو و يا حفظ مسافر و شفاى بيماران و حدّاكثر براى تلاوت به عنوان ثواب از آن استفاده مى كنند.
نقل شده است كه ناپلئون در مورد مسلمانان تحقيق مى كند و مى پرسد: مركز علمى مسلمين كجاست؟ مصر را معرّفى كردند، او پس از ورود به مصر با مترجم عرب به كتابخانه آن شهر وارد شد و گفت: يكى از اين كتابها را براى من بخوان. او دست برد يكى را برداشت ديد قرآن است، باز كرد و اين آيه آمد:«(إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِى لِلَّتِى هِىَ أَقْوَمُ); اين قرآن، به راهى كه استوارترين راههاست، هدايت مى كند».[۲۰]
مترجم آيه را براى ناپلئون ترجمه كرد، پس از آن ناپلئون چند روز پشت سرهم مى آمد و آياتى از قرآن را برايش قرائت و ترجمه مى كردند; بعد از آن ناپلئون دو جمله گفت:
الف) اگر مسلمانان از دستور جامع اين كتاب استفاده كنند ذلّت نخواهند ديد.
ب) تازمانى كه اين قرآن بين مسلمين حكومت مى كند، مسلمانان تسليم ما نخواهند شد، مگر اينكه بين آنها و اين قرآن جدايى بيفكنيم.
٢. يكى ديگر از شاكيان در روز قيامت قرآن است.امام صادق(عليه السلام)مى فرمايد:«ثَلاثَةٌ يَشْكونَ إلَى اللهِ عَزَّوجَلّ: مَسْجدٌ خَرابٌ لا يُصَلّي فيه أهلُهُ، وَ عالِمٌ بَيْنَ جُهّال، وَمُصْحَفٌ مُعَلَّقٌ قَدْ وَقَعَ عَلَيهِ غُبارٌ، لا يُقْرَءُ فِيه; سه چيز نزد خدا شكايت مى كنند: مسجدى كه خراب شده و در آن نماز خوانده نمى شود، عالمى كه در بين مردم قرار دارد و از او بهره نمى برند، و قرآنى كه غبار روى آن را گرفته و خوانده نمى شود».[۲۱]


[۱]صحيفة الزهرا، قول ١٩
[۲]كشف الغمّه، ج ٢، ص ٩٤ .
[۳]واقعه، آيات ٧٧-٧٩.
[۴]نمل، آيه ٩٢.
[۵]مزمّل، آيه ٢٠ .
[۶]واقعه، آيه ٧٩
[۷]المحاسن، ج ٢، ص ٥٥٨، ح ٩٢٨
[۸]همان مدرك، ص ٥٥٩، ح ٩٢٩.
[۹]بحارالانوار، ج ٩٢، ص ١٨٤; ميزان الحكمه، مادّه «قرء» ; مستدرك الوسائل ، ج ١، ص ٢٩١ .
[۱۰]نحل، آيه ٩٨ .
[۱۱]مزمّل، آيه ٤.
[۱۲]الكافى، ج ٢، ص ٦١٧، ح ٢; وسائل الشيعه، ج ٦، ص ٢١٦، ح ٧٧٧٠ .
[۱۳]نساء، آيه ٨٢.
[۱۴]بحارالانوار، ج ٩٢، ص ١٠٦.
[۱۵]همان مدرك.
[۱۶]ارشادالقلوب، ص ٧٨; و كنزالعمّال، ح ٢٤٤١ .
[۱۷]ميزان الحكمه، ج ٨، ص ٧٥.
[۱۸]اصول كافى، ج ٤، ص ٤١٣.
[۱۹]فرقان، آيه ٣٠.
[۲۰]اسراء، آيه ٩.
[۲۱]خصال صدوق، ص ١٤٢; اصول كافى، ج ٤، ص ٤١٧.