کرامت انسانى

امام رضا(ع) - زکریابن آدم:

سَألتُ الرضا(ع) عن رَجلٍ من اَهلِ الذمَّة اَصابَهم جُوعُ، فَاتى رَجلُ بوَلدٍ له، فقال: هذا لکَ اَطعمهُ و هو لکَ عبدُ. قال (ع): لا یُبتاعُ حُرُّ، فانّه یَصلح لکَ ولا من اَهل الذمَّة.

تهذیب ۷/۷۷؛ استبصار ۳/۸۳؛ مسند الامام الرضاع ۲/۳۰۴.

زکریا (از شاگردان امام) مى‏گوید: از امام رضا(ع) پرسیدم که مردى از اهل ذمّه (غیر مسلمانان مقیم در کشورهاى اسلامى) که به فقر و گرسنگى دچار شده بود فرزندش را آورد و گفت: فرزندم مال تو، او را خوراک بده و او برده تو باشد. امام فرمود، (انسان) آزاده خرید و فروش نمى‏شود. این کار شایسته تو نیست، از ذمّیان نیز روا نمى‏باشد.

سخن امام، در اوج کرامت انسان و ارزش‏هاى انسانى قرار دارد، و ارزش‏هاى مالى را نفى مى‏کند. امام رضا(ع) اجازه نمى‏دهد آزادى فرزند انسانى اگر چه ذمّى و کافر باشد، با امور مادى معاوضه گردد، و کرامت و منزلت انسان به بهانه این که گرسنه است خدشه دار شود. از نظر امام، انسان آزاد است، و احتیاجات اقتصادى نمى‏تواند او را برده او سازد و آزادى خدادادى او را سلب کند، اگر چه مسلمان نباشد... بنگرید که این بینش درباره کافران و ذمیان است...

معیارهاى اقتصادى در تعالیم رضوىع /۴۳۲.

نیز در خور توجه است که چنین رفتارى از کسانى است که در کادر حاکمیت یک امپراطورى بزرگ و بى رقیب قرار دارند، و با فردى با عقیده‏اى ضد عقاید جامعه آنان چنین رفتارى دارند، و این مایه شگفتى است، و ژرفا و اصالت انسانگرایى در تفکر اسلامى را روشن مى‏سازد؛ کارى که نمونه آن در سراسر غرب دیده نمى‏شود.

سخنى از امام على(ع) را نیز مى‏آوریم تا این موضوع نیک روشن شود:

امام على(ع) -

مَرَّ شیخُ مَکفوفُ کبیرُ یَسأل، فقال امیرُالمومنین(ع): ما هذا؟ فقالوا یا امیرالمومنین نصرانى! فقال: استَعملتُموه، حتى اذا کَبَر و عَجَز مَنَعتُموه؟ اَنفِقُوا علیه من بیت المال.

وسائل الشیعه ۱۱/۴۹؛ الحیاة ۲/۴۸۵.

پیرمرد کهنسال کورى که گدایى مى‏کرد گذشت، امیرمؤمنان(ع) پرسید که: «این کیست؟»، گفتند: یا امیرالمومنین! نصرانى (مسیحى) است. امام گفت: «از او چندان کار کشیدید تا پیر و ناتوان شد، حال به او چیزى نمى‏دهید؟ خرج او را از بیت المال (مسلمانان) بدهید.

اسلام، به انسان از چنین دیدگاهى مى‏نگرد، و در تامین نیازهاى او، مذهب، عقیده و افکار او را ملاک قرار نمى‏دهد، بلکه انسانیت و کرامت او را ملاک قرار دادند.