امام رضا(ع):
من الفَسادِ قطعُ الدِّرهمِ والدّینار، و طرحُ النوى.
مسندالامام الرضاع ۲/۳۱۴.
تکه تکه کردن درهم و دینار (یا هر پول دیگر که آنها را از استفاده بیندازد) و دور افکندن هسته خرما (و هر چیزى که قابل استفاده است)، از جمله کارهاى فاسد و نادرست است.
فساد و تباه سازى اموال در تعالیم رضوى محکوم شده، و در اینجا به دو نمونه آن اشاره رفته است:
۱- استفاده بى مراقبت از واحد پول رایج در جامعه.
۲- دور ریختن هسته خرما (و هر نوع چیزى که قابل بهره بردارى و بازیافت باشد).
این هر دو، مشکل مهم اقتصادى در جامعه ها است. واحد پول رایج بسیار هزینه بر است، چه کاغذى باشد و چه فلزى. سرمایه هاى ملى زیادى هزینه مى شود تا واحد پولى تولید گردد، و در دسترس جامعه قرار گیرد. مواظبت در نگهدارى آنها عمر پول را چند برابر مى کند، و از صرف سرمایه هاى مجدد مانع مى گردد.
موضوع دیگر بهره بردارى از هر چیز قابل بهره بردارى، و باز گرداندن به گردونه مصرف و زندگى است. این اصلى عقلى است که در تعالیم اسلامى آمده و در سخن امام رضا(ع) بر آن تأکید شده است. از نظر مبانى فقهى، و کلیت مفهومى احادیث (نوى: هسته خرما)، تنها همین واژه مورد نظر نیست، و کلیت مفهومى آن محدود نمى گردد.
سخنان امامان(علیهما سلام) هر یک حدود مفهومى دیگرى را آشکار مى سازد؛
امام صادق(ع) مى فرماید:
انّ القصد اَمرٌ یُحبّهُ اللّه - عزّوجلّ. و انّ السّرف امرٌ یُبِغضهُ اللّه - عزّوجلّ- حتى طَرحکَ النَّواة فانّها تَصلح یشىء، و حتى صَبَّکَ فَضلَ شرابِک:
کافى ۴/۵۲، وسائل الشیعه ۱۵/۲۵۷.
بى تردید میانه روى کارى است محبوب خداى بزرگ، و اسراف کارى مبغوض الهى است، حتى دور افکندن هسته خرما (یا دیگر میوهها و چیزها)، زیرا که آن براى کارى (و مصرفى) سودمند است و حتى دور ریختن زیادى (و باقیمانده در ظرف) آب آشامیدنى.
در سخن امام صادق(ع) علت حکم بیان شده است: «فانّها تَصلح للشىء: آن چیز براى کارى (و مصرفى) مفید است»، علت حکم هر جا باشد آن حکم نیز آنجا وجود دارد.
بنابراین هر چیز که براى کارى سودمند است، و به گونهاى ممکن است بازیافت شود، باید مورد بهره بردارى قرار گیرد، و این ضرورت بازیافت مواد را مورد تأکید قرار مى دهد. موضوعى که در کشورهاى پیشرفته عملى شده و در جامعه ما هنوز به خوبى جا نیفتاده و به صورت فرهنگ عمومى در نیامده است.
متأسفانه تعالیم روشنگر اسلام، و سخنان پیشوایان دین نیز که در این زمینه ها آمده است، به گوش مردم نرسیده، و بسیارى از متصدیان فرهنگ دین نیز از آن بى خبرند.