2. نیازهای روانی محض: مانند نیاز به محبت، احترام، تعلق و خودشکوفایی.
3. نیازهای روانی _ معنوی: مانند نیاز به رابطه با خدا، ایمنیجویی معنوی، دوستی با خدا و خودشکوفایی معنوی.۱
در هر حال، طبقهبندی نیازها را به هر شکلی که بدانیم، در تمام آنها نیازهای فیزیولوژیک بنیادینترین نیاز شمرده میشود. با آن که در هر دو تقسیمبندی یاد شده نیاز به ارتباط و به ویژه ارتباطهای نزدیک نیازی درجه سوم و یا دوم شمرده شده است، ولی در حدیث مورد بحث نیاز به ارتباط نزدیک را با شرایطی خاص در سطح نیازهای اولیه قرار میدهد و آن را به مانند غذا برای ادامه حیات انسان بایسته میشمارد. و صد البته این رابطه بنیادین هر رابطهای را دربرنمیگیرد، بلکه تنها رابطه با اشخاصی را دربرمیگیرد که فرایندهای ادراکی آنها رشد عالی پیدا کرده باشد؛ یعنی کسانی که این ویژگی را دارند: العاقِلُ _ که در فرهنگ اسلامی نوعی خردورزی متعالی است و با دانش و فن عموم و خصوص منوجه است _ هم عقل معاش را دربرمیگیرد و هم عقل معاد را؛ یعنی عقلی که هم سعادت دنیوی بیاورد و هم سعادت اخروی.
در این روایت، علاوه بر رابطههایی که مانند غذا هستند، دو رابطه دیگر نیز برای انسان شمرده میشود:
1. ارتباطی که برای بقای انسان (اعم از بقای دنیایی و اخروی) به مانند درد، بیماری و سم است و انسان به واسطه نیاز ایمنی خود باید از آن پرهیز کند. این ارتباط در این روایت به درد تشبیه شده است که انسان به طور غریزی از آن پرهیز میکند. نکته قابل توجه این که این نیاز ایمنی از نظر اسلام، و بر خلاف روانشناسی، تنها به پرهیز از خطرهای دنیایی نیست. از آنجا که در این روایت واژه احمق به کار رفته است _ که همانند عاقل، در روایات تعریف خاصی دارد که باز هم با بیدانشی عموم و خصوص من وجه است _ معلوم میشود که نیازهای معنوی و اخروی نیز مورد اشاره است و روابطی که معنویت و زندگی جاویدان انسان را به خطر اندازد، باید جزو نیازهای ایمنی شمرده شود که انسان باید از آنها بپرهزید. البته گر چه انسان به طور غریزی از خطرهای دنیایی میپرهیزد، اما پرهیز از خطرهای معنوی و آخرتی نیاز به رشد ادراکی متعالیتری دارد که تنها توسط انبیا به انسان داده میشود و این یکی از بیهمتاترین نقشهای انبیا است که در تاریخ انسانی بازی کردهاند.
1.. درآمدی بر روانشناسی تنظیم رفتار با رویکرد اسلامی، ۳۲۲-۳۴۵.