هزار حدیث در یکصد موضوع 02 - صفحه 24

24 ـ اميد

1

امام على عليه‏السلام:

۰.اِنْ عَقَدْتَ ايمانَكَ فَارْضَ بِالْمَقضىِّ عَلَيْكَ وَ لَكَ وَ لا تَرْجُ اَحَدا اِلاَّ اللّه‏َ وَ انْتَظِرْ ما اَتاكَ بِهِ الْقَدَرُ ؛۱

۰.اگر ايمانت را محكم كرده‏اى، به خواست خدا خشنود باش، چه به زيان تو باشد و چه به سود تو، و به هيچ كس جز خدا اميد نداشته باش و در انتظار چيزى باش كه خداوند برايت پيش مى‏آورد.

2

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله:

۰.اِذا اَرادَ صاحِبُكُم اَن لا يَسْاَ لَ رَبَّهُ اِلاّ اَعْطاهُ، فَلْيَياَس مِنَ النّاسِ كُلِّهِمْ، ولا يَكونَنَّ لَهُ رَجاءٌ عِنْدَ غَيْرِ اللّه‏ِ فَاِذا عَلِمَ اللّه‏ُ ذالِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْاَ لْهُ شَيْئا اِلاّ اَعْطاهُ ؛۲

۰.هر گاه يكى از شما خواست كه آنچه را از پروردگارش درخواست مى‏كند، به او بدهد، بايد از همه مردم چشم اميد بركَند و به غير خدا هرگز اميدى نداشته باشد. پس هرگاه اين از قلب او بر خدا عيان شد، هر چه را از وى بخواهد، به او مى‏دهد.

3

امام صادق عليه‏السلام:

۰.اِنَّ اللّه‏َ تَعالى اَوحى اِلى داوُودَ عليه‏السلام، اَنْ بَلِّغ قَومَكَ اَ نَّهُ لَيسَ مِن عَبدٍ مِنهُم آمُرُهُ بِطاعَتى فَيُطيعُنى اِلاّ كانَ حَقّا عَلَىَّ اَن اُعينَهُ عَلى طاعَتى فَاِن سَاَ لَنى اَعطَيتُهُ وَ اِن دَعانى اَجَبتُهُ وَ اِنِ اعتَصَمَ بى عَصَمتُهُ و اِنِ استَكفانى كَفَيتُهُ و اِن تَوَكَّلَ عَلَىَّ حَفِظتُهُ و اِن كادَهُ جَميعُ خَلقى كِدتُ دونَهُ ؛۳

۰.خداوند متعال به داوود عليه‏السلام وحى فرمود كه: به قوم خود برسان كه هيچ بنده‏اى از ايشان نيست كه به فرمان‏بردارى از خودم فرمانش دهم و او فرمان برد، جز آن‏كه بر من است كه او را بر اطاعتم كمك كنم. پس اگر از من بخواهد، عطايش مى‏كنم، اگر مرا بخواند، پاسخش مى‏دهم، اگر به من پناهنده شود، پناهش مى‏دهم، اگر از من كفايت طلبد، كفايتش مى‏كنم، اگر به من توكّل كند، او را حفظ مى‏كنم و اگر همه آفريدگانم عليه او نقشه كشند، من به سود او نقشه مى‏كشم.

4

امام على عليه‏السلام:

۰.لا تَكُنْ مِمَّنْ يَرجُو الاْخِرَةَ بِغَيْرِ الْعَمَلِ... يَنْهى وَ لا يَنْتَهى وَ يَاْمُرُ بِما لا يَاْتى... ؛۴

۰.از كسانى مباش كه بى‏عمل، به آخرت اميد دارند... از گناه باز مى‏دارند، اما خود باز نمى‏ايستند، به كارهايى فرمان مى‏دهند كه خود انجام نمى‏دهند.

5

امام على عليه‏السلام:

۰.أعظَمُ البَلاءِ انقِطاعُ الرَّجاءِ ؛۵

۰.بزرگ‏ترين گرفتارى نا اميدى است.

6

امام على عليه‏السلام:

۰.لا يصْدُقُ إيمانُ عَبْدٍ حَتّى؟ يكونَ بِما في يدِ اللهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِما في يدِهِ؛۶

۰.هيچ بنده‏اى مؤمن شمرده نمى‏شود، مگر آن كه اعتمادش به آنچه نزد خداست، بيشتر باشد از آنچه در دست خود اوست.

7

امام سجاد عليه‏السلام:

۰.اللَّهُمَّ... إِلى؟ تَجَاوُزِكَ اشْتَقْتُ، وَ بِفَضْلِكَ وَثِقْتُ؛۷

۰.خداوندا! به گذشت تو مشتاق شده‏ام و به احسان تو اطمينان يافتم.

8 تفسير فرات:

۰.بِشرُ بنُ شُرَيح البصريُّ: قلتُ لمحمّدِ بنِ عليٍّ عليه‏السلام: أيُّ آيَةٍ في كتابِ اللّه‏ِ أرجى ؟ قالَ: ما يقولُ فيها قومُكَ؟ قلت: يقولُونَ «يا عبادِي الّذينَ أسْرَفُوا على أنْفُسِهِم لا تَقْنَطُوا من رحمةِ اللّه‏ِ» قالَ: لكِنّا أهلَ البيتِ لا نَقولُ ذلكَ، قلتُ: فَأيَّ شيءٍ تَقولونَ فيها ؟ قالَ عليه‏السلام: نَقولُ«ولَسَوفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى» الشفاعَةُ، واللّه‏ِ الشفاعَةُ، واللّه‏ِ الشفاعَةُ ؛۸

۰.به نقل از بشر به شريح ـ: به امام باقر عليه‏السلام عرض كردم: كدام آيه در كتاب خدا اميدوار كننده‏تر است؟ فرمود: [علماى]گروه تو در اين باره چه مى‏گويند؟ عرض كردم: مى‏گويند آيه «اى بندگان من كه بر خويش ستم كرديد! از رحمت خدا نوميد مشويد». حضرت فرمود: اما نظر ما اهل بيت اين نيست. عرض كردم: پس نظر شما چيست؟ فرمود: به نظر ما اين آيه است: «و زودا كه پروردگارت چيزى عطايت فرمايد كه خشنود شوى»، آن چيز شفاعت است. به خدا قسم شفاعت است، به خدا قسم شفاعت است.

9

امام على عليه‏السلام:

۰.ـ فيمَن يَدَّعِي أ نّهُ راجٍ ـ: يَدَّعِي بزَعمِهِ أ نّهُ يَرجُو اللّه‏َ، كَذَبَ والعظيمِ! ما بالُهُ لا يَتَبَيَّنُ رجاؤهُ في عَمَلِهِ ؟! فكُلُّ مَن رجا عُرِفَ رجاؤهُ في عَمَلِهِ وكلُّ رَجاءٍ ـ إلاّ رجاءَ اللّه‏ِ تعالى ـ فإنّهُ مَدخولٌ وكُلُّ خَوفٍ مُحَقَّقٌ ـ إلاّ خَوفَ اللّه‏ِ ـ فإنّهُ مَعلولٌ ؛۹

۰.درباره كسى كه مدّعى اميدوار بودن است ـ فرمود: به گمان خود ادّعا مى‏كند كه به خدا اميد دارد ؛ به خداى بزرگ قسم كه دروغ مى‏گويد؛ و گرنه چرا اميدوارى او در كردارش پيدا نيست؟ چه، هركه اميدوار باشد، اميد او از كردارش معلوم مى‏شود. هر اميدى، جز اميد به خدا، ديوانگى است و هر ترس حقيقى، جز ترس از خدا، آفت و بيمارى است.

10

امام على عليه‏السلام:

۰.مِن كتابِهِ إلى زيادٍ ـ: أتَرجُو أن يُعطِيَكَ (يُؤتِيَكَ) اللّه‏ُ أجرَ المُتَواضِعِينَ وأنتَ عِندَهُ مِن المُتَكَبِّرِينَ ؟! وتَطمَعُ ـ وأنتَ مُتَمَرِّغٌ في النَّعِيمِ، تَمنَعُهُ الضَّعيفَ والأرمَلَةَ ـ أن يُوجِبَ لكَ ثَوابَ المُتَصدِّقِينَ ؟! وإنّما المَرءُ مَجزِيٌّ بما أسلَفَ، وقادِمٌ عَلى ما قَدَّمَ ؛۱۰

۰.ـ در نامه خود به زياد ـ نوشت: آيا در حالى كه نزد خداوند از متكبّرانى، اميد دارى كه پاداش فروتنان را به تو دهد، و در حالى كه در نعمت غوطه ورى و آن را از مستمندان و بيوه‏زنان دريغ مى‏دارى، چشم طمع به ثواب صدقه‏دهندگان دوخته‏اى؟ همانا آدمى در برابر كارهايى كه پيشاپيش فرستاده است پاداش مى‏بيند و نزد آنچه فرستاده است مى‏رود.

1.۱. مختصر بصائر الدرجات ص۱۳۹.

2.۲. تيسير المطالبص ۲۳۵.

3.۳. قصص الأنبياء ص ۱۹۸/۲۵۱.

4.۴. نهج البلاغه از حكمت ۱۵۰.

5.۵. غرر الحكم ح ۲۸۶۰.

6.۶. نهج البلاغه حكمت ۳۱۰.

7.۷.صحيفه‏سجاديهدعاى۲۰/فراز۱۵.

8.۸. تفسير فرات ۵۷۱/۷۳۴.

9.۹. نهج البلاغه خطبه ۱۶۰.

10.۱۰. نهج البلاغه نامه ۲۱.

صفحه از 102