هر چند متفردات احمد بن هلال عبرتایی از سوی متقدّمان بیاعتبار قلمداد شده۱ و ابن غضایری نیز نظر به توقف در باره احادیث وی دارد، اما احادیثی را که او از کتاب المشیخة حسن بن محبوب و نوادر محمّد بن ابی عمیر روایت کرده، معتبر و قابل اعتماد برشمرده است. دلیل وی برای این سخن آن است که گروه بسیاری از اصحاب این دو کتاب را سماع کرده و به عبرتایی در نقل محتوای آنها اعتماد کردهاند.۲ سبب تشکیک قدما در باره کتاب حسن بن علی بن فضّال از امام رضا علیه السلام آن بوده که فقط قمیان این کتاب را از علی پسر حسن نقل کردهاند.۳ نجاشی همچنین در شرح حال علی بن حسن بن علی بن فضّال گزارش داده است که نسخه این کتاب را شیخ صدوق به بغداد آورده است و کوفیان این نسخه را نمیشناختهاند، این کتاب جز همان طریق به طریق دیگری روایت نشده است.۴
مواجهه متقدّمان امامی با پدیدههای غرابت و تفرد به مثابه ضعف، اختصاص به کتابها حدیثی نداشته بلکه تکاحادیث را نیز شامل میشده است. به دیگر سخن، میتوان گفت که غرابت و تفرد هر دو مخل اعتماد به صدور حدیث بوده و بنا بر این حدیث غریب و متفرد در زمره احادیث نامعتبر قلمداد میشده است.۵ نمونههای متعددی در ارزیابیهای قدما قابل مشاهده است که گاهی حدیث به یکی از دو ضعف فوق معتبر تلقی نمیشد؛ برای نمونه، شیخ صدوق (م381ق) در حدیثی از امام رضا علیه السلام چگونگی اقامه نماز بر فرد مصلوب را گزارش کرده، اما به دلیل غرابت این حدیث، حکم آن را نمیپذیرد.۶ او در نمونهای دیگر، ضمن ناصحیح خواندن حدیثی
1.. کمال الدین، ص۷۵-۷۶.
2.. رجال ابن الغضائری، ص۱۱۱-۱۱۲.
3.. رجال النجاشی، ص۳۶.
4.. همان، ص۲۵۸.
5.. درخور ذکر است که در مواردی به دلیل وجود قراین اعتباربخش، «تفرّد» مخلّ اعتماد به صدور حدیث تلقی نمیشده است (در این باره ر.ک: العدة، ج۱، ص۳۸۶). برای نمونههایی از اعتماد صدوق به متفردات ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۱۷، ذیل ح۱۸۸۹، ص۱۲۸، ذیل ح۱۹۲۹؛ ج۴، ص۲۲۲-۲۲۳، ح۵۵۲۶. نمونۀ عینی آن، حدیثی در بارۀ نماز عید غدیر است و محمد بن موسی همدانی _ که تضعیف شده (ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۹۰-۹۱، ذیل ح۱۸۱۷) _ در نقل آن متفرد است، اما روایت مشهور بوده (ر.ک: المقنعة، ص۲۰۴؛ مسار الشیعة، ص۳۹) و طوسی در تهذیب الأحکام (ج۳، ص۱۴۳، ح۳۱۷) نقل کرده و اصحاب _ جز ابن ولید و شاگردش صدوق _ به آن اعتماد کرده و بر اساس آن فتوا دادهاند (ر.ک: خاتمة مستدرک الوسائل، ج۱، ص۷۰-۷۱).
6.. عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج۱، ص۲۳۲.