کلینی حدیثی را در الکافی روایت کرده که بر جواز غسل و وضو با آب گلاب دلالت دارد.۱ شیخ طوسی این حدیث را هر چند به تصریح خود او در کتب و اصول حدیثی تکرار شده، به دلیل شذوذ آن تضعیف کرده و معتقد است که اصلِ آن از یونس، از ابوالحسن علیه السلام است.۲ تلاش شیخ طوسی برای پاسخ به اعتباری که بر پایه تکرار حدیث در کتب و اصول حدیثی برای این حدیث و موارد دیگر۳ به دست میآمده، خود گواه اهمیت این قرینه نزد متقدّمان است. افزون بر این، مجلسی اول معتقد است که مقصود شیخ طوسی از شاذ بودن حدیث مزبور با وجود تکرار آن در اصول، شاذ بودن از جهت عمل است؛ چرا که تکرار حدیث در اصول (از دیدگاه شیخ طوسی) زمانی مفید واقع میشود که راویاش متعدّد باشد؛ حال آن که راوی خبر مزبور از ابوالحسن علیه السلام تنها یونس است؛ لیکن ظاهراً تعدد راوی لازم نباشد و تکرار حدیث در اصول برای صحیح دانستن آن کافی باشد.۴
بررسی اظهار نظرهای متقدّمان در ارزیابی احادیث نشانگر آن است که عدم تکرار حدیث در کتب و اصول حدیثی خود نشانهای برای تضعیف حدیث نزد آنها تلقی میشده است. ظاهراً مقصود قدما از آنچه تحت عنوان «متفرّدات» راوی ذکر کردهاند، اشاره به همین مطلب باشد. در واقع، توجه به «تفرّد نقل» از سوی قدما، تأییدی بر اهمیت این نکته است که تکرار حدیث در منابع حدیثی _ که موجب شکلگیری طرق متعدد میشده _ خود قرینهای برای صدور آن نزد قدما بوده است. بنا بر این، توجه به شهرت کتاب و نیز تعدد نقل حدیث در کتابها و اصول متعدد حدیثی در نظام ارزیابی قدما سبب شده بود تا «تفرّد نقل» ضعفی آشکار تلقی گردد. توجه به فرآیند انتقال مکتوب میراث حدیثی شیعه فلسفه تضعیف به سبب «تفرّد در نقل» را روشن میسازد. در واقع، تفرّد راوی در نقلْ راه کشف انتساب محتوای نقل شده را نامطمئن میسازد، جز آن که قراینی در تقویت انتساب وجود داشته باشد؛ برای نمونه، وجود طریق واحد در روایت کتاب جَحْدَر بن مُغیره طایی از جمله نشانههایی است که ابن غضایری در بیاعتمادی به احادیث وی یاد کرده است؛۵
1.. الکافی، ج۳، ص۷۳.
2.. تهذیب الاحکام، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹.
3.. برای نمونهای از این موارد ر.ک: تهذیب الاحکام، ج۴، ص۶۰ و ج۷، ص۲۷۸-۲۷۹.
4.. روضة المتقین، ج۱، ص۴۲.
5.. رجال ابن الغضائری، ص۴۶.