نقدی روایی ــــ کلامی بر دیدگاه اتان كلبرگ در موضوع «تقیه از منظر شیعه امامیه» - صفحه 168

از نظر کلبرگ مستند این دیدگاه به این روایت از حضرت علی _ علیه السلام _ باز می‌گردد:

أیهَا النَّاسُ إنَّكُمْ سَتُدْعَوْنَ إلَی سَبِّی فَسُبُّونِی، ثُمَّ تُدْعَوْنَ إلَی الْبَرَاءَةِ مِنِّی، فَلَا تَبَرَّءُوا مِنِّی.۱

محمد حسن کاشف الغطاء (م1877ق)، با اشاره به تفسیر غلط مفهوم «تقیه امامیه» از سوی اهل سنت، از آن به شیوه‌ای رفتاری تعبیر نموده که عقل و فطرت، انسان را به آن وامی‏دارد. وی احکام تکلیفی مربوط به آن را این‏گونه طبقه‏بندی می‌نماید:

اگر ترک آن منجر به مرگ بی‌جهت گردد، واجب است؛ هنگامی‏که با اظهار علنی عقاید صحیح خود به قوت قلبی دست می‌یابد، در پیگیری انگیزه‌ها و اهداف و ترک تقیه مختار بوده و البته هنوز می‌تواند به آن پایبند باشد و اگر التزام به آن به گسترش کذب و ظلم و بی‌عدالتی منجر گردد، عملی حرام می‌گردد.۲

کلبرگ در ادامه این سؤال اساسی را مطرح می‌نماید که چگونه می‌توان ثابت نمود اظهار نظری خاص در مورد تقیه و یا هر موضوع حساس دیگری، خود از روی تقیه صادر نشده باشد؟ او در مقام پاسخ‌گویی به این سؤال، محیط اجتماعی _ سیاسی اطراف نویسنده و نوع مخاطبان او را متغیرهای اصلی این مسأله ذکر می‌نماید. او در نهایت امر با وجود شهرت مسأله تقیه در میان امامیه، آن را به معنای نفی دیگر فرم‌های رفتاری متعارض با تقیه نمی‌داند.۳

این بخش از مقاله نیز خالی از اشکال نبوده و قابل نقد است. هر چند نویسنده تتبّع خوبی در جمع‌آوری اقوال علما انجام داده است، اما اشکال اصلی به پیش‏فرض او باز می‌گردد. در این بخش، او با مسلم دانستن این مسأله که دو رویکرد متعارض شیعی در باره عمل به تقیه وجود داشته است، تلاش علمای امامیه در دوره‌ آل بویه و دوره‌های بعد را در راستای حل این تعارض می‌داند؛ در حالی‏که در واقع چنین تعارضی وجود ندارد و علما با تقسیم احکام مربوط به تقیه از حیث احکام تکلیفی، به بیان وظایف گوناگون مسلمان در شرایط مختلف پرداخته‌اند، نه این که به دنبال حل تعارض از

1.. الکافی، ج۲، ص۲۱۹.

2.. اصل الشیعة و اصولها، ص۱۵۳-۱۵۴.

3.. Some Imāmī-shīī Views on Taqiyya, p ۴۰۲.

صفحه از 177