کردهاند و نیازی به علم رجال در این مورد نداریم.۱
شیخ یوسف بحرانی نیز بر این باور است و میگوید:
ثقة الاسلام کلینی در کتاب الکافی، ضمن نقل طرق ترجیحات به این روش نپرداخته و ترجیح به موافقت با کتاب و مخالفت عامه و اخذ به مجمع علیه، ما را از ترجیح به أعدلیت راوی بی نیاز میگرداند.۲
شیخ بحرانی وجه ترجیح به أعدلیت راوی را به چند جهت مردود میداند که از تفصیل آن در میگذریم.
اما شیخ صدوق در روایات متعارض به اتصال سند و انقطاع سند توجه کرده و در فرض اتصال سند از آن به عنوان یک مرجح بهرهبرداری کرده است. وی در باره دو حدیث متعارض چنین میگوید:
من به این حدیث حریز از محمد بن مسلم فتوا میدهم، نه آن حدیث که از ابراهیم بن اسحاق روایت شده است ... و علت فتوا ندادن به این حدیث این است که سند آن منقطع است.۳
فیض کاشانی نیز بر این عقیده است که هرگاه دو خبر متعارض باشد، به حال راویان مینگریم و چنین مینویسد:
این یکی از وجوه ترجیح نصوص است و باید حکم به حدیثی نمود که راویاش عادلتر، پرهیزگارتر و راستگوتر باشد.۴
وی علت ذکر اسانید را در کتابش، امکان ترجیح در وقت تعارض میداند.۵
محمد تقی مجلسی از آن دسته از اخباریانی است که به بررسی سندی در هنگام تعارض روایات معتقد است. وی در بیان این مطلب میگوید:
فایده سند بسیار بود؛ اول آن که، خود میداند که از کدام کتاب است و در وقت تعارض میتواند ترجیح بدهد و اگر سهوی شده باشد، زود رجوع به آن کتاب
1.. همان.
2.. الحدائق الناضرة، ج۱، ص۹۷.
3.. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۸۸.
4.. الوافی، ج۱، ص۲۵.
5.. همان.