پژوهشی در باره احادیث نهی کننده از تعلیم سوره یوسف به زنان - صفحه 53

پاسخ بدین پرسش برآییم که چگونه آموزش داستانی که از مفصّل‌ترین داستان‌های کتاب نورانی قرآن کریم بوده، و یک سوره را به خود اختصاص داده، به نیمی از جامعه مسلمانان، یعنی زنان، ممنوع شده است؟ آیا منع آموزش این سوره به زنان، با اهداف هدایتی قرآن کریم تنافی ندارد؟

به نظر می‌رسد برای رسیدن به یک ارزیابی جامع در خصوص احادیث نهی تعلیم سوره یوسف به زنان، مناسب است به روایاتی که مرتبط با این موضوع بوده، و در منابع روایی شیعه و اهل سنت پراکنده است، توجه داشته باشیم.

با نگاه مجموعی بر روایات می‌توان به این نکته دست یافت که موضوع منع تعلیم سوره یوسف به زنان، در کنار موضوعات دیگری آمده است. این موضوعات _ که گاه همه آنها به طور یک جا در یک روایت آمده و گاه به برخی از این موضوعات در روایات تصریح شده _ عبارت‌اند از: منع آموزش نوشتن به زنان، پرهیز از سکونت زنان در طبقات فوقانی منازل، آموزش ریسندگی به زنان و تعلیم سوره نور به آنها.

گفتنی است اگر چه در منابع اهل سنت به این موضوعات پرداخته شده، امّا هیچ اشاره‌ای به منع آموزش سوره یوسف به زنان وجود ندارد. با این وجود، به سبب هم‌پوشانی برخی از این موضوعات با منابع شیعه، به منابع عامّه نیز اشاره‌ای مختصر و گذرا داشته‌ایم. بدین منظور، نخست به مأخذ شناسی این روایات پرداخته و سپس به نقد سندی و محتوایی آنها می‌پردازیم.

مأخذشناسی موضوع

برای بررسی این گونه روایات، نخست باید مآخذ این گونه روایات را در منابع شیعه و اهل سنت مورد کاوش قرار داد و سپس گونه‌های مختلف نقل روایات را در منابع روایی مقایسه و ارزیابی نمود.

1. مآخذ شیعه

الف. منابع روایی شیعه

با تتبّع در منابع روایی شیعه به دست می‌آید که این روایت در منابع روایی متقدم و از جمله کتب اربعه و نیز منابع متاخّر شیعی آمده است. کلینی (م329ق) این روایت را با تفاوت‌هایی در متن روایت با دو طریق مختلف در باب‌های «تأدیب النساء» کتاب «النکاح» و «حق الأولاد» کتاب «العقیقه» نقل کرده است:

صفحه از 76