قرآني و روايي ندارند، دست به جعل و ساختن احاديث زده و نسبت به انتساب آنها به معصومان عليهم السلام مبادرت ورزيدهاند. تأويلات ناصحيح و گاه عجيب و غريب آنها از آيات صريح قرآن و نقل كرامات شگفت براي بزرگان خود در تفاسير، نمونهاي از تحريف تلقّي ميشوند كه در خاتمه اين بخش به آن نيز اشاره شده است. بخش پاياني با عنوان «نگاه حديث به صوفيه»، به بررسي روايات معتبر و صحيح معصومان عليهم السلام در مورد صوفيه و صحّت و سقم آنها ميپردازد؛ اين كه نگاه معصومان عليهم السلام به صوفيه و اعتقادات آنها چه بوده است؛ چون گاه برخي از آنها ادّعاي محبّت و ولايت اهل بيت عليهم السلام داشتند. اين احاديث واضح ميسازد كه اين فرقهها توسّط تمامي معصومان عليهم السلام به شديدترين وجه ممكن مورد بيزاري واقع شدهاند و دليل آن هم ميتواند منحرف ساختن عوام و گمراه كردن مردمي باشد كه به رفتار به ظاهر پيامبرگونه آنها فريفته ميشوند. صوفيه با رياضت كشيدن، گرسنگي را به جان خريدن، اهل وعظ و ارشاد بودن و به زعم خود همواره در ذكر و ياد الهي بودن، عدّهاي را كه به مغز تعاليم ناب اسلامي آگاهي ندارند به خود جذب ميكنند و به فرمايش امام هادي عليه السلام باعث ميشوند كه مردم به اهل بيت مراجعه نكرده و با حقيقت اسلام و قرآن و تعاليم پيامبر بيگانه باشند.
الف. نگاهي به عقايد و بدعتهاي صوفيه
در هر ديني، فرقههاي مختلفي وجود دارد. در دين اسلام نيز فرقهاي به نام صوفيه وجود دارد كه خود به شعبههاي مختلفي تقسيم ميشود. در اين جا به چند نمونه از عقايد، آداب و رسوم آنها اشاره ميكنيم كه هر كدام به نوعي با سنّت و احاديث صحيح معصومان عليهم السلام مخالفت دارد.
خانقاه به جاي مسجد
به طور كلي، صوفيان مسجد را رها كرده و به خانقاه روي ميآورند. اوّلين خانقاهي كه در عالم اسلام ساخته شد به دست يك شخص مسيحي بود. در حالي كه ميدانيم در شريعت اسلام و در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله مكاني به نام خانقاه وجود نداشت، بلكه محل برگزاري نماز، عبادات و تجمّعات مسلمانان فقط مسجد بود. و حضرت رسول صلي الله عليه و آله نيز در ابتداي ورود به مدينه، ساخت مسجد را آغاز فرمود. در خانقاه نيز نام خدا برده ميشود، امّا در واقع خانقاه به سنگري در مقابل مسجد تبديل شده است. رفت و آمد كردن به خانقاه، نشانه جدايي و كنارهگيري از فقه و شريعت است و اين خود بدعتي بود كه صوفيه بنا نهادند.
در خانقاهها، اوراد، اذكار، رياضات و چلهنشينيها رايج بود كه غالباً بيشتر اوقات سالكان طريق را ميگرفت. در اين خانقاهها، سالكان و فقيران خلوتنشين نيز مانند شيخ خانقاه، زاويه خاص خويش داشتند امّا ذكر دسته جمعي، درك صحبت شيخ، صرف طعام، صف نماز و حلقه سماع آنها غالباً در جماعت خانه منعقد ميشد ( ارزش ميراث صوفيه، عبدالحسين زرين كوب، ص77).