عبقات الأنوار و علامه مير حامد حسين - صفحه 74

1. دلالت مفاد حديث بر وجوب پيروي

مير حامد حسين بيان مي‌کند که وجوب پيروي از برخي انسان‌ها در تمامي حوزه‌هاي دين جز از کساني که زعامت اعظم و کبري را نداشته باشد، ممکن نيست و حضرت امير المؤمنين عليه السلام از جمله اشخاصي است که پيروي از او واجب است.
در ادامه و در مقام شرح حديث، به بيان اقوال بزرگان و دانش‌مندان اهل سنّت مي‌پردازد. به عنوان مثال، در باره معناي تمسّک به قرآن، گفته طيبي را در الکاشف نقل مي‌کند:
و معني التمسّک بالقرآن العمل بما فيه و هو الائتمار بأوامره و الانتهاء عن نواهيه و التمسّک بالعترة، محبّتهم و الاهتداء بهداهم و سيرتهم؛
معني تمسّک جستن به قرآن، عمل به آن است. يعني عمل به دستورات آن، اعم از انجام اوامر و پرهيز از نواهي آن و نيز تمسّک‌ جستن به محبّت و هدايت و سيره اهل‌بيت عليهم السلام است.
از جمله قرائن ديگري که علامه مير حامد ‌حسين بر وجوب پيروي از مفاد حديث اقامه مي‌کند، عبارت‌اند از:
بحث‌هايي در باره: الفاظ حديث ثقلين همچون «ثقلين»، «الأخذ» و لفظ «الاتباع» در برخي نقل‌ها و گزارش‌ها؛ عدم افتراق و جدايي قرآن و عترت از يک‌ديگر؛ امر و تأکيد پيامبر به تمسّک و توجّه به اهل‌بيت عليهم السلام به عنوان لازمه هدايت و عدم گمراهي مسلمانان؛ و... .
مير حامد حسين از باب «الفضل ما شهد به الاعداء»، با ارائه شواهدي از خود اهل ‌سنّت، دلالت اين حديث را بر وجوب پيروي از اهل‌بيت عليهم السلام همچون پيروي از قرآن اثبات مي‌کند.

2. دلالت لفظ «الخلافة» بر امامت (براي تفصيل بيشتر، ر.ک: همان، ص 269 ـ 332)

بر اساس برخي از گزارش‌هاي رسيده، پيامبر صلي الله عليه و آله بارها از قرآن و عترت، با تعبير «خليفتين» ياد مي‌کند. اين تعبير در برخي از نقل‌هاي حديث ثقلين، همچون نقل احمد بن حنبل، بخاري و زرقاني و... نيز وجود دارد. نقل اين تعبير از رسول خدا صلي الله عليه و آله در احاديث ديگر، جاي هيچ‌گونه شکي در دلالت حديث ثقلين بر حضرت امير المؤمنين عليه السلام باقي نمي‌گذارد.
به عنوان مثال، نقل احمد بن حنبل اين‌گونه است:
حدّثنا الأسود بن عامر، ثنا شريک، عن الرکين، عن القاسم بن حسان، عن زيد بن ثابت، قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله: إنّي تارک فيکم خليفتين، کتاب الله، حبل ممدود ما بين السماء والأرض أو ما بين السماء إلي الأرض، و عترتي، أهل بيتي، و إنّهما لن يتفرقا حتي يردا علي الحوض» (خلاصة عبقات الأنوار، ج 1، ص 33).

صفحه از 77