استخاره و اراده خداوند - صفحه 42

آن چه امروزه به عنوان استخاره مشهور است و در قالب خاص صورت مي‌گيرد، در اصل، طلب خير از خداست براي انجام كاري كه شخص خير و شرّ آن را نميداند.
در اين جا پرسش‌هايي مطرح ميشود كه:
مفهوم استخاره چيست؟
اگر اين مفهوم، مصاديق متعدّدي دارد، به كدامين مصداق آن سفارش شده است؟
خدا براي چه كساني خير خواسته است؟
آيا خيرخواهي خدا، جبر را در پي دارد؟
چگونه ميتوان از خدا طلب خير كرد؟
آيا استخاره، قضا و قدر الهي را تغيير ميدهد؟
اين نوشتار، به اجمال و اختصار به اين پرسش‌ها پاسخ مي‌دهد.

مفهوم خير و استخاره

در معجم مقاييس اللغه، ذيل مادّه «خير» چنين آمده است:
الخاء و الياء و الراء، اصله العطف و الميل، ثمّ يحمل عليه. فالخير خلاف الشـرّ، لأنّ كلّ احد يميل اليه و يعطف علي صاحبه... و الاستخارة ان تسأل خير الأمرين لك. و كلّ هذا من الاستخارة و هي الاستعطاف؛
خاء و ياء و راء (كلمه خير)، معناي اصلي و ريشهاي آن، گرايش و تمايل پيدا كردن است. پس خير، خلاف شرّ است؛ زيرا هر كسي به آن تمايل پيدا كرده و به كسي كه اهل خير است گرايش مييابد. و استخاره آن است كه از بين دو امر، بهترين را براي خود طلب كني. و تمام موارد آن، از باب طلب خير است، يعني گرايش يافتن به آن (معجم مقاييس الّلغة، ج 2، ص 232).
بر اساس اين معنا، «خير» هر آن چيزي است كه انسان به طرف آن ميل پيدا ميكند و دوست دارد به آن برسد، خواه در واقع به صلاح وي باشد و يا توهّم آن را داشته باشد.
و استخاره نيز خواستن و طلب رسيدن به چيزي است كه انسان آن را از بين دو امر بهتر دانسته و به آن تمايل پيدا ميكند، چه آن امر را بشناسد و چه نسبت به آن آگاهي نداشته باشد و از ديگري كه او را آگاه به خير خود ميداند طلب خير كرده باشد.
در النهاية ابن اثير چنين آمده است:
الخير، ضدّ الشرّ... و الاستخاره طلب الخيرة في الشئ و هو استفعال منه. يقال استخر الله يخر لك. و منه دعاء الاستخارة «اللهم خر لي» اي اختر لي اصلح الامرين و اجعل لي الخيرة فيه؛
خير، ضدّ شرّ است. و استخاره، طلب خير در چيزي است، يعني باب استفعال از كلمه خير. گفته ميشود: از خدا طلب خير كن تا خدا براي تو خير بخواهد. و از همين باب است

صفحه از 61