زبير پذيرفت و برگشت در حالي که به همراهانش ميگفت: «اخترت عاراً علي نار مؤجّجَة؛ ننگ را بر آتش فروزان برگزيدم» (مروج الذهب، ج 2، ص 363).
هر چند زبير برگشت، امّا ديگران حاضر به بازگشت نشدند و بر اساس همين روحيه جاهلي، جنگ را دامن زدند و تا شکست کامل از پاي ننشستند.
بنابر اين، امير مؤمنان عليه السلام تذکّر ميدهد، روحيهاي که در آن بر باور «النّار و لا العار» تأکيد ميشود، روحيه اعراب باديهنشين و بر پايه باورهاي جاهلي است که آتش جهنّم بر عار ترجيح داده ميشود. در باور اسلامي، هيچ بدي و تلخي به پاي عذاب جهنّم نميرسد و بالاترين ننگ، محروم شدن از رحمت و لطف خداوند در اثر عصيان است.
برخوردهاي امام علي عليه السلام نقش بسيار مهمّي در تحقير اين انديشه و شعار جاهلي داشت؛ انديشهاي که در حال بازيابي قدرت و بازگشت به جامعه اسلامي بود. اين برخورد امير مؤمنان در کنار سيره ائمّه بعدي، بسيار تأثير گذار بود و حتي مايه الهام ديگران در نسلهاي بعد شد. نشانههايي از اين تأثير گذاري در گزارشهاي تاريخي ديده ميشود که در پايان اين بخش نمونههايي را خواهيم آورد.
ب. برخورد امام حسن عليه السلام
آن چه از سيره امير مؤمنان عليه السلام در برخورد با اين ضرب المثل ديديم، راه حلّي براي اقناع مخالف و بازگرداندن او از ميدان جنگ نبود، بلکه بيان يک اعتقاد توحيدي در برابر انديشه جاهلي بود که از سوي امامِ هدايت بيان شد. اين اعتقاد که هميشه، تحمّل عار دنيايي بر آتش جهنّم ترجيح دارد؛ چرا که در نگاه ديني، زندگي حقيقي، در آخرت است وَ ما هذِهِ الْـحياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْـحيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ؛ اين زندگي دنيا چيزي جز سرگرمي و بازي نيست و زندگي واقعي سراي آخرت است، اگر مي دانستند!، سوره عنکبوت، آيه ۶۴ و زندگي دنيا، گذرا، ناچيز و کم ارزش است. چنان چه بين تحمّل ننگ دنيايي و آتش جهنّم، انتخاب يکي لازم باشد، به يقين انتخاب فرد مؤمن، تحمّل ننگ دنيايي خواهد بود و نه دوري از ننگ به قيمت جهنّمي شدن. بنا بر اين، امام معصوم نيز اگر در چنين شرايطي قرار بگيرد حاضر است بدين آموزه ديني عمل کند؛ چنان که امام حسن مجتبي عليه السلام در چنين شرايطي قرار گرفت و بدان عمل کرد.
گزارشهاي تاريخي حاکي است وقتي امام حسن عليه السلام با سستي ياران و پيمانشکني آنان رو به رو شد، به مصالحه با معاويه راضي شد و بدين وسيله خون ياران راستين خود را حفظ کرد تا گوهر حق را به نسل بعد بسپارد. در چنين شرايطي بود که گروهي از شيعيان بر آشفتند و اين صلح و واگذاري حکومت را مايه ننگ دانستند. امّا ايشان در پاسخ تصريح کردند که اين عار و ننگ، بهتر از آتش جهنّم است.