از اعماق، بطون، خزاین، اشارات و لطایف قرآن غفلت نمایند.۱ در تأویل، یكی از لایههای چندگانه نص، كشف میشود. تأمل در روایات تفسیری امام نشان میدهد که ایشان نیز مانند سایر معصومان علیهم السلام به تأویل آیات قرآن توجه نمودهاند؛ به عنوان نمونه، امام آیه: «فَكَأَینْ مِنْ قَرْیةٍ أَهْلَكْناها وَ هِی ظالِمَةٌ فَهِی خاوِیةٌ عَلی عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِیدٍ»۲ را _ که در باره اقوام ستمگر پیشین است _ به مردم عصر آل محمد علیهم السلام تأویل میكند كه هم امام ساكت دارند، همچون چاههایی كه از آب آن استفاده نمیشود و هم قصرهایی بلند و با شكوه چون امیر مؤمنان دارند.۳ در برابر، طبری از قتادة این روایت را نقل میكند: «وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ یقول تعالی: فكأین من قریة أهلكناها، من بئر عطلناها، بإفناء أهلها و هلاك واردیها، فاندفنت و تعطلت»۴ که تفسیر ظاهری آیه است و در مرتبه تأویل نیست.
نمونه دیگر آیه «ثُمَّ لْیقْضُواْ تَفَثَهُمْ وَ لْیوفُواْ نُذُورَهُمْ وَ لْیطَّوَّفُواْ بِالْبَیتِ الْعَتِیقِ»۵ است. امام صادق علیه السلام «تَفَثَهُمْ» را در روایت عبد الله بن سنان، به كوتاه كردن شارب و ناخن _ كه همگی به نوعی مصداق«تفث» هستند _ تفسیر میکند، اما در روایت ذریح محاربی، امام علیه السلام «لْیقْضُواْ تَفَثَهُمْ» را به «دیدار با امام» _ كه كسب درجات بیشتر حج و پیدا كردن الگو است _ تفسیر میکند و میفرماید:
إنّ لِلقرآنِ ظاهراً و باطناً، و مَن یحتَمِلُ ما یحتَملُ ذریح؟۶
روشن است که معنای بیان شده در این روایت از قبیل بیان معنای ظاهر لفظ نیست و در حقیقت، معنای باطنی آیه است. این در حالی است که در روایات تابعان تنها به تفسیر ظاهری آیه، یعنی همان کوتاه کردن مو و ناخن و ذبح و رمی جمره و ... اشاره شده است.۷
روایات اخبار غیبی آینده
دستهای از روایات از وقایع آینده _ که جز علم ائمه علیهم السلام و اخبار آنان راهی برای اطلاع از
1.. ر.ک: مبانی و روشهای تفسیری، ص۲۵.
2.. سوره حج، آیه ۴۵.
3.. بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۰۱.
4.. جامع البیان، ج۱۷، ص، ۱۲۷.
5.. سوره حج، آیه ۲۹.
6.. نور الثقلین، ج۳، ص۴۹۱.
7.. ر. ک: تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۳، ص۱۲۳؛ تفسیر ابن ابی حاتم رازی، ج۸، ص۲۴۸۹.