نقد مقاله«مقایسه نگرش شیعه به داستان قربانی ابراهیم علیه السلام با یهودیت، مسیحیت، و احادیث اهل سنّت» از منظر فایرستون - صفحه 160

... فَأوْحَی اللهُ إلَیهِ: أ فَهُوَ أحَبُّ إلَیكَ أمْ نَفْسُكَ؟ قَالَ: بَلْ هُوَ أحَبُّ إلَی مِنْ نَفْسِی. قَالَ: فَوَلَدُهُ أحَبُّ إلَیكَ أمْ وَلَدُكَ؟ قَالَ: بَلْ وَلَدُهُ. قَالَ: فَذَبْحُ وَلَدِهِ ظُلْماً عَلَی أیدِی أعْدَائِهِ أوْجَعُ لِقَلْبِكَ أوْ ذَبْحُ وَلَدِكَ بِیدِكَ فِی طَاعَتِی؟

آری، قدر و ارزش از آنِ عشق است، و بر اساس این روایت آنچه تأسف آن حضرت را برانگیخت عدم فرصت برای ابراز عشق به محبوب بود.

با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان دریافت که مقصود از این روایت، پیش از آن که تعیین هویت قربانی باشد، بیان فضیلت حب ائمه علیهم السلام است و این که چگونه حبی ارزشمند است. بنا بر این، در ارائه سیر تاریخی داستان در شیعه جایی ندارد که به آن استناد شود.

4-2-3-2. نتیجه‌گیری بر اساس آمارهای نادرست

نویسنده بعد از ذکر روایت شیعه در باره ذبیح بودن حضرت اسماعیل علیه السلام ، بیان می‌کند:

در تعبیر مجلسی از این روایت، نام اسماعیل بیشتر به کار رفته تا تعبیر بحرانی. شاید به این خاطر که در برخی روایات تفسیری اولیه، مانند قرآن، از بردن نام قربانی منتخب به کلی خودداری شده بود، و این بعداً به وسیله شنونده یا خواننده تکمیل می‌شد.

اولاً، در بررسی‌های انجام شده معلوم گردید که تفاوتی در تعداد دفعات استعمال نام آن حضرت وجود ندارد؛ چرا که، اگر مراد فایرستون تعداد کل روایاتی که در آنها ذبیح، حضرت اسماعیل علیه السلام معرفی شده، باشد، تعداد این روایات در بحار الأنوار و تفسیر البرهان یکسان است. و اگر منظور وی تعداد دفعاتی که نام آن حضرت در این روایت خاص آمده، باشد، این نیز _ چنان که مشاهده می‌شود _ در هر دو برابر است. روایتی که بحرانی آورده، عبارت است از:

لما أمر الله تعالی إبراهیم علیه السلام أن یذبح مكان ابنه إسمـاعیل الكبش الذی أنزله علیه، تمنی إبراهیم علیه السلام أن یكون قد ذبح ابنه إسمـاعیل علیه السلام بیده، و أنه لم یؤمر بذبح الكبش مكانه، لیرجع إلی قلبه ما یرجع إلی قلب الوالد الذی یذبح [أعز] ولده بیده، فیستحق بذلك أرفع درجات أهل الثواب علی المصائب. فأوحی الله عز و جل إلیه: یا إبراهیم، من أحب خلقی إلیك؟ فقال: یا رب، ما خلقت خلقا أحب إلی من حبیبك محمّد. فأوحی الله عز و جل إلیه: یا إبراهیم، فهو أحب إلیك، أو نفسك؟ فقال: بل هو أحب إلی من نفسی. قال:

صفحه از 169