ذبیح تصریح ندارد:
«وَ قَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَی رَبِّی سَیهْدِینِ * رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ * فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِیمٍ * فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْی قَالَ یا بُنَی إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَی قَالَ یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللهُ مِنَ الصَّابرِِینَ * فَلَمَّا أَسْلَمَا وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ * وَ نَادَینَاهُ أَنْ یا إِبْرَاهِیمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّءْیا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ * إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَؤُا الْمُبِینُ * وَ فَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ * وَ تَرَكْنَا عَلَیهِ فِی الْأَخِرِینَ * سَلامٌ عَلَی إِبْرَاهِیمَ * كَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ * إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ * وَ بَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیا مِنَ الصَّالِحِینَ»۱
اما روایات اسلامی، اعم از شیعه و سنّی، _ که در این خصوص وارد شده _ متناقض است؛ گروهی حضرت اسحاق علیه السلام را ذبیح میدانند و گروه دیگر حضرت اسماعیل علیه السلام را.
این تناقض در روایات اسلامی، در آرای محدثان، مفسران و مورخان نیز به وضوح به چشم میخورد؛۲ اما نسبت به این موضوع در شیعه، از آغاز تا کنون، دو رویکرد وجود داشته است:
1. گروهی هر دو دسته روایات را بدون هیچ گزینشی، تنها نقل میکنند؛ از جمله: قمی (قرن 3)،۳ عروسی حویزی (قرن 11)،۴ بحرانی (قرن 11).۵
2. گروه دیگر، بر ذبیح بودن حضرت اسماعیل علیه السلام تصریح دارند؛ از جمله: حمیری (قرن 3)،۶ شیخ صدوق (قرن 4)،۷ شیخ مفید (قرن 4)،۸ طوسی
1.. سوره صافات، آیه ۹۹- ۱۱۲: «و [ابراهیم] گفت: «من به سوی پروردگارم رهسپارم، زودا که مرا راه نماید. » * «ای پروردگار من! مرا [فرزندی] از شایستگان بخش. » * پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. * و وقتی با او به جایگاه «سَعْی» رسید، گفت: «ای پسرک من! من در خواب [چنین] میبینم که تو را سر میبُرَم، پس ببین چه به نظرت میآید؟» گفت: «ای پدر من! آنچه را مأموری بکن. ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهی یافت. » * پس وقتی هر دو تن دردادند [و همدیگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پیشانی بر خاک افکند، * او را ندا دادیم که ای ابراهیم! * رؤیا [ی خود] را حقیقت بخشیدی. ما نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم. * راستی که این همان آزمایش آشکار بود. * و او را در ازای قربانی بزرگی باز رهانیدیم. * و در [میان] آیندگان برای او [آوازه نیک] به جای گذاشتیم. * درود بر ابراهیم. * نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم. * در حقیقت، او از بندگان با ایمان ما بود. * و او را به اسحاق که پیامبری از [جمله] شایستگان است مژده دادیم».
2.. نظر به این که غالب محدثان، اعم از شیعه و سنّی، بدون شرح و توضیح، تنها به نقل روایات پرداختهاند، در ادامه بیشتر به روایات و ادلهای که در کتب تاریخی و تفسیری آمده است، استناد میشود!
3.. تفسیر القمی، ج۲، ص۲۲۴- ۲۲۶.
4.. نور الثقلین، ج۴، ص۴۱۹- ۴۲۸.
5.. البرهان، ج۴، ص۶۱۵- ۶۲۳.
6.. قرب الإسناد، ص۳۸۹.
7.. الخصال، ج۱، ص۵۷؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۰.
8.. تفسیر القرآن المجید، ص۴۳۱.