کاوشی در گسترۀ نقل نخستین مکتوبات حدیثی امامیّه - صفحه 33

و حفظ روایات است.

با توجه به توصیه‏های امامان در موضوع کتابت حدیث و اشتیاق اصحاب به ثبت و نگارش روایات، در مدت کوتاهی صدها «اصل» حدیثی در دوران ائمه علیهم السلام شکل گرفت و گاهی به ایشان عرضه شد و به تأیید ایشان رسید۱ که بعدها به‌عنوان «اصول اربعمائه» معروف گردید.۲ این امر، به اضافه عوامل دیگر، موجب شد تا کتب اصحاب در انتقال و انتشار روایات در شیعه نقش مهمی را بر عهده داشته باشد.

«طریق» انتقال کتاب

بحث مهمی که در این میان مطرح است، مسأله انتقال مکتوبات یا اصول اصحاب به طبقات بعدی است. سلسله راویان _ که کتاب را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده‌اند _ به عنوان «طریق انتقال کتاب» شناخته می‌شدند.

طریق در لغت، به معنای «راه» و جمع آن «طُرُق» است.۳ اصطلاح طریق در علوم اسلامی در دو معنا استفاده شده ‌است. معنای اول آن، در اصطلاح عمومی دانش رجال است که عبارت ‌است از: «الوسائط المتصلة بین الراوی و المروی عنه و یعبر عنه بالسند».۴ در این کاربرد، طریق، مترادف با «سند» است.۵ معمولاً طریق در جایی که یک روایت با چند سند روایت شده، به‌کار می‌رود. از هر یک از این سندها _ که ممکن است با هم در بخشی مشترک باشند _ با عنوان طریق یاد می‌شود؛ مانند این که گفته می‌شود: این روایت به طرق مختلف رسیده است؛ یکی از طریق زراره و دیگری از طریق محمد بن مسلم.

معنای دوم طریق _ که بیشتر در بین عالمان متقدم شیعه رایج بوده است _ برای بیان راه دست‌یابی به یک کتاب از طرف نویسنده اصلی آن به کار می‌رفته است؛ مثلاً عالمانی چون شیخ صدوق، شیخ ‌طوسی و نجاشی طریق خود را به کتاب‌هایی که در الفهرست۶ یا

1..‏ ر. ‏ک: «عرضه حدیث بر امامان:» (قسمت اول)، ص۳۸ تا آخر مقاله. ‏

2..‏ به عبارت صحیح‌تر،‏ منابع اصلی کتب اربعه،‏ اصول و مؤلَّفات اصحاب ائمه علیهم السلام بوده است که لزوماً چهارصد عدد نبوده است‏ (برای تفصیل بیشتر ر. ‏ک: تاریخ عمومی حدیث،‏ ص۲۴۳- ۲۴۵).‏

3..‏ لسان العرب،‏ ج۱۰،‏ ص۲۲۰. ‏

4..‏ الفوائد الرجالیة،‏ ج۳،‏ ص۲۲۷.‏ یعنی: واسطه‌هایی که اتصال بین راوی و فرد مروی‌عنه را برقرار می‌کند و از آن به سند نیز تعبیر می‌شود. ‏

5..‏ نزهة النظر فی شرح نخبة الفکر،‏ ص۱۵۷. ‏

6..‏ منظور از کتب «فهرست» در این کاربرد،‏ کتاب‌هایی هستند که به معرفی آثار مکتوب و نگارندگان آن می‌پردازند. ‏

صفحه از 54